سلام مهاجر | ||
افشار زخم خونین کابل اما فراموش شده سخت دنبال گذارش مراسیم یاد بود امسال شهداء افشار بودم؛ تا بالاخره این گم شده ام را در سایت "کانون وبلاگ نویسان افغانستان" پیدا کردم! . که نوشته بود : ... که روز جمعه شانزدهمین سالگشت فاجعه" نسل کشی هزاره های" افشار را تجلیل میکنند. فکر کردم که شاید آدم های شکم کلان زیادی بیایند و خود را بر یکدیگر بفروشند و رسانه ها بازتاب خیلی وسیعی داشته باشند اما حدسم برعکس بود. فقط یک تلویزیون فردا آمد و چند لحظه بعد از کمی آدم ها در این محفل بیرون شد و رفت و شاید هم خوب شد که رسانه ها نیامد تا بی تفاوتی هزاره ها را نسبت به خود شان انعکاس نداد. "مسجد خیلی خالیست، حتی دور تا دور مسجد هم پر نشده است. فکر کنید بیش از صد نفر مخاطب نبود تا برای افشار چند لحظه ای گرد هم آیند.افشار مثل همیشه همچنان تنهاست حتی تنها تر از سال گذشته." عباس نویان شاکی است که چرا این برگزار کنندگان تجلیل از شانزدهمین سالگشت فاجعه افشار وی را خبر نکرده اند ولی این دوست از خانواده های قربانی فاجعه افشار است و میگوید که تعدادی در افشار سعی دارند فاجعه افشار هرگز برگزار نگردد و امسال هم آنان را منع کرده بودند یا بهانه آورده بودند تا از قربانیان اصلا یادی نگردد. اما حالا چشمانش را اشک پر کرده است و با دقت به وکیل جسور و متعهد شان احمد بهزاد گوش میدهد. استاد کاظم یزدانی که برای هویت این قوم جان میکند از ساعت11 پیش از چاشت از دوغ آباد برچی تا مسجد خمینی با شکم گرسنه آمده است و از نبود مردم حیرت زده شده است. طاقت فرسا تر از آن هوای سرد مسجد است که حتی برای بخاری هایش کسی پول نداده تا گرم شود. ساعت پنج بعد از ظهر است و از کاظم یزدانی خواسته میشود که اگر سخنی دارد بگوید ورنه یک دعا و تمام. اما سردی هوا و سرفه های ممتد وی مانع میشود تا شکایت کند که هنوز شانزده سال پس از قتل عام افشار سند و آمار دقیقی از این کشتار و نسل کشی در دست نیست و میترسد که تا چند سال دیگرهمه مقاومت ها و ارزش های غرب کابل فراموش گردد. عجیب است این قوم حتی حضور نظامی و سیاسی این همه کشور ها این مردم را بیدار نکرده است !!! منبع: کانون موبلاگ نویسان افغانستان ... ای کاش پیدا نمی کردم! خیلی غمگین و ناراحت و افسرده شدم! مدتی شوکه شدم و آج واج ماندم که خدایا! یعنی چه ؟ ... هی به خودم فشار می آوردم که این آقا دروغ می گوید !! مثل آن که تمام هستی به من فشار می آورد که نه خیر این آقا دروزغ نمی گوید !! هر چه دنبال این علت بی توجهی هزاره ها نیسبت به فاجعه افشار گشتم، دو چیز بیشتر به ذهنم نیامد : [ چهارشنبه 87/12/7 ] [ 1:40 صبح ] [ 1000Hasani ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |