سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام مهاجر
لینک های مفید
  • صفحه اصلی
  • ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

    امام خمینی (ره) و خرافات

    الذین یتبعون الرسول النبی الامّی ... ویضع منهم اصرهم و الاغلال الّتی کانت علیهم فالذین آمنوا به و عزّروه و نصروه و اتّبعوا النور الّذی انزل معه اولئک هم المفلحون ( سوره اعراف/157)

    ترجمه: کسانی که از فرستاده خدا پیامبر امی پیروی کنند ... بارهای سنگین، و زنجیرهایی را که بر آنها بود (از گردن شان) برمیدارد؛ پس کسانی که به او ایمان آورند، و حمایت و یاریش کردند، از نوری که به او نازل شده پیروی نمودند آنان رستگارند.

    همین جمعه گذشته (15/3/1389)بود که مراسم بزرگ و پور مصرفی را به عنوان سال گشت و رحلت امام خمینی (ره) از ناحیه علماء کابل در غرب کابل منطقه دشت برچی واقع در سرگ شهید مزاری (ره) مسجد الزهرا (س) برگزار شده بود؛ متأسفانه با آن مصارف و تبلغات، جمعیت که انتظار میرفت، گرد نیامده بود! به همین جهت نهار که-  قاشق های استلی اش تازه به تازه از جعبه ها برون کشیده می شد و بدون دیدن روی آب! مستقیماً در غوری های پلو زده می شد به مهمان های تازه از راه رسیده و مراسم درک نکرده! فرستاده می شد- تهیه دیده شده بود، خیلی بیشتر از شرکت کنندگان بود، لذا از رهگذران برای صرف نهار دعوت به عمل می آمد!. آنچه که من از سالهای 1381 و ما قبلش از مراسم 22بهمن و سال گرد امام راحل (ره)، یادم می آید، دسته جات مردم از مسجد و حیاط مسجد سر ریزه شده به کوچه و خیابانها کشیده می شد؛ اما این که بعد از دوره ریاست جمهوری جناب احمدی نژاد چه تغییر و تحولات سریع اتفاق افتاد که مراسم های جشن 22بهمن انقلاب اسلامی ایران در افغانستان کلاً به فراموشی سپرده شده، چنانچه کسی و کسانی مرتکیب چنین کار شوند، مورد سرزنش تقبیح قرار می گیرند، و مراسم های میلاد و رحلت امام (ره) هم به سردی گرایده است که خود جای سخن بسیار دارد.

    ... سوال من از سخنرانان مراسم امسال امام خمینی (ره) این است؛ شما که تأکید میدارید، مردم باید قدر حوزه های علمیه و مدارس علوم دینی را بدانند که امام خمینی (ره) از حجره های نمناک حوزه علمیه قم بلند شد و پشت استکبار جهانی را لرزاند ... شما جنابان از امام خمینی چه فرا گرفته اید ؟

    آیا امام خمینی آپابمانهای چند ملیون دالری داشت؟ که آنها را به موسسه های خارجی ماهیانه به هزاران دالر اجاره میداد؟

    آیا امام خمینی بیرق از کربلا می آورد و بین مردم بلند می کرد، از مردم و امت اسلامی می خواستند که به صندق های پای علم های کذایی پول بریزند؟ ....

    ... از مراسم فوق یادداشتهای از این قبیل از سخنان سخنرانان و ویژه نامه و هفته نامه های که مجانی در  آنجا پخش می شد، مطالبی را یادداشت کرده بودم که در وبلاگ خودم بینوسم. شب که آمدم در میان برخی کتابهایم که از بی جایی و بی خانگی از کارتن برون زده بود، نگاهی انداختم که در این زمینه از آنها چیزی میتوانم استفاده کنم یانه؟ که توجه مرا کتاب "بیم موج" سید خاتمی رئس جمهور قبلی ایران جلب کرد! با ولع برداشتم و شروع کردم به ورق زدن که در همان جستجوی اولیه این نقل قول از امام توجه مرا جلب کرد :

    "ما باید سعی کنیم تا حصار های جهل و خرافه را شکسته تا به سر چشمه ای زلال اسلام ناب محمدی (ص) برسیم. امروز غریب ترین چیزها در دنیا همین اسلام است و نجات آن قربانی می خواهد و دعا کنید من نیز یکی از آن قربانی های آن گردم". (صحیفه نور ج 21، ص 41 به نقل از کتاب "بیم موج" ص32 حجة الاسلم و المسلمین سید خاتمی )

    تا عبارت فوق امام راحل را خواندم، این عبارت خرافی که روی یک تابلو با خط خوش نستعلیق، در ده متری مراسم امام راحل علم بردار مبارزه با خرافه، جلو درب مصلای شهید مزار و مجمع خاتم الانبیاء نوشته شده بود، یادم آمد؛ " علم مبارک منتقل شد به ... " علم مبارک فوق الذکر بیش از دو سال بود در مجمع خاتم الانبیاء – که همین دو سه هفت بیش نمی شود، مصلای آن طبق خواست مردمی مردم غرب کابل به "مصلای شهید مزاری(ره)" نام گزاری گردیده است- بر جیب های مردم فقیر و بد بخت شعیان افغانستان حکومت می کرد، و حتی به قول عوام جوجه داده از دیگر ولایات و شهرستانهای شعیان سر در آورده بود! بانی و مبدع آن در مصاحبه با یکی از رادیوها گفته علم کذایی موجب اتحاد همبستگی میان فرقین شیعه سنی و اقوام و قباییل افغانستان می شو!!!- همانند علم فوق و صد ها تابلوها دکانهای خرافی تعویذ دهی طالع بینی ... که از تابلوهای پزشکان هم بزرگتر و بلند تر در بام بلندا و چهار سو های پایه تخت و ولایات خود نمایی می کنند و ملیونهای مبالغ نقدی مردم فقیر و بیچاره را به هدر داده و خسارات جانی، روان و مالی فراوان بر این مردم بدبخت و فقیر تحمیل می کنند.

    شاید از خود بی پرسید که چگونه تعوید نویسی و طالع بینی ... منجر به صدمات جانی می شود؟ این که خرافات فوق منجر به صدمات جانی و مرگ و موت می شود، یک مسئله بدهی است، شما اگر به تابلوهای تبلغات دروغین آنها توجه نمایید که برای تمام امراض و درد های بی درمان دعای و تعویذ ... تجویز می کنند، لذا بیماری های همانند قلب و کلیه و غیر ذالک که اگر زود تشخیص داده شوند، درمان شان قطعی است، ولی اگر طبق دستورهای خرافی خرافات گرایان از طریق جادو جمبل منتظر درمان بیماری های عفونی مکروبی باشیم، تأخیر در درمان، موجب پیشرفت بیماری ها شده و خیلی از بیماری ها را از مسیر علاجش خارج می کند یا علاجش هزینه سنگین را بر بیماران و اطرافیانش تحمیل می کند، که برای اکثر مردم فقیر ناتوان ما، غیر قابل تأمین می شود. برای همین در قانون پزشکی، اگر پزشکی تخصص درمان بیماری ای را نداشته باشد، مدعی تخصص و درمانش شود، جرم محسوب می شود. ولی متأسفانه ادعاهای دروغین تعویذ نویس ها و جادو گران در کشور ما هیچ جرم و جریمه ای ندارد؛ حال آن که اعمال آنها شرعاً حرام و عقلاً منوع می باشد.

    قرآن و خرافات

    قرآن کریم که یکی از معجزات جاویدان پیامبر خاتم (ص) محسوب می شود، اساس آن مبارزه عملی با خرافات و اوهام جامعه جاهلی آنروز بوده و در تمام اعصار امصار جریان دارد. لذا بر معیار قرآن کریم، عالم و عالمان حافظ و حامی دین مبین اسلام محسوب می شود، که علماً و عملاً با خرافات مبارزه نماید. از آنجای که خرافات چهره های مرئی و نامرئی موجه و نا موجه بسیار دارد که از موجه ترین چهره خرافات تعصبات قومی نژادی است. لذا عالم و رهبر دینی و مذهبی که زندگی اش چون رهبران طالبان بر اساس عصبیت های قومی و نژادی استوار باشد، او ابوجهل بیش نخواهد بود. برای همین مبارزه خرافات در گفتار سودی به حال اسلام نداشته و نخواهد داشت، می باید عملکرد های یک عالم و پیشوایی دینی و مذهبی عاری از خرافات و عصبیت جاهلی باشد، و گرنه بالقطع نتیجه معکوس می دهد. به همان دلیل قرآن کریم به کرات ایمان را در کنار عمل صالح قرار می دهد، زیرا ایمان منهای عمل صالح که عاری از خرافات و تعصبات کور جاهلی نباشد، در دین مبین اسلام اساساً ایمان محسوب نمی شود.

    یکی از شیوه های موفق پیامبر اعظم، در گسترش اسلام عزیز، مبارزه عملی حضرت با خرافات و تعصبات کور جاهلی، جاهلیت عرب آنروز بود که حضرت زندگی اش را عملاً طبق دستور قرآن کریم نتظیم نموده گامهای بلندی را در سایه راهنمایی کتاب وحیانی الهی، علیه خرافه برداشت و دلهای زیادی را مجزوب اسلام قرآن نمود که به عنوان "مشت نمونه خروار" در پایان به عنوان حسن ختام متدکر می شوم؛ خداوند سبحان در راستای مبارزه با خرافات در قرآن کریم موارد بسیار از رفتار های نابهنجار کفار و مشرکین را محکوم نموده است، که یکی از رفتار های نا بخردانه ای اعراب جاهلی آنروز، این بود که برای دسته ای از حیوانات حلال کوشت، به دلائل غیر منطقی ای خوردن گوشت آنها را برای خود شان ممنوع قرار میدادند، برای همین گاهی این حیوانات را یله و رها و بی سرنوشت می گذاشتند و کسی حق نداشتند متعرض آنها شده از منافع شان استفاده کرده و آنها را مورد توجه سرپرستی قرار دهند، لذا حیوانات از بی علفی و بی سرنوشتی تلف می شدند. چه بسا بعد از خود مردگی آنها به عنوان حیوانات مقدس، از گوشت میته آنها به عنوان تیمن و تبرک می بردند و می خور دند. خداوند این عمل غیر منطقی و نا بخردانه آنها را   محکوم نموده می فرماید :

    ماجعل الله من بحیرة و لاسائبة و لاوصیلة و لا حاما و لکن الذین یفتر ون علی الله الکذب و اکثرهم لایعقلون (سوره مائده/ 30 )
    ترتجمه: خداوند هیچ گونه "بحیرة" و "سائبة" و "وصلیة" و "حام" قرار نداده است (اشاره به چهار نوع حیوانات اهلی است که در زمان جاهلیت، استفاده از آنها را به عللی کاملاً غیر منطقی به عنوان قدر دانی شکر گزاری از حیوانات آنها را یله رها می گذاشتند، خداوند آنرا بدعت شمرده، منطق نامعقول آنها را محکوم می نماید ادامه می دهد) اما کسانی که کافر شدند، بر خداوند دروغ می بندند؛ و بیشتر آنها نمی اندیشند ( که مرتکیب چه عمل نابخردانه ای مرتکیب می شوند.)

    گرچند در موارد فوق جلوه های از روح شکر گزاری و قدر دانی در برابر حیوانات به چشم می خورد، و از این نظر عمل آنها قابل تقدیس بوده، ولی از آنجای که اجرای چنین احترامی در مورد حیوانات فوق، خالی از درک و فهم مفهومی می باشد، به علاوه یک نوع اتلاف مال و از بین بردن نعمت های الهی و معطل ساختن آنها محسوب می شد، از آن گذشته حیوانات فوق به خاطر این احترام جاهلانه گرفتار زجرها و شکنجه های جانکاهی می شدند، زیرا عملاً کمتر کسی حاضر نمی شد غذای درستی در دست رس آنها قرار دهند و از آنها مراقبت و نگهداری کند، با توجه به این که این حیوانات معمولاً دارای سن زیادی بودند، به حالت دردناکی در میان انبوهی از محرومیت ها به سر می بردند تا بمیرند، از این روی اسلام این کار را تقبیح نموده و جلو گیری به عمل آورده است.

    سپس می فرماید : " افراد کافر و بت پرست این کار ها را به خدا نسبت می دادند و می گفتند: قانون الهی است؛ و لکن الذین یفتر ون علی الله الکذب .

    و اکثر آنها در باره کمترین فکر و اندیشه ای نمی کردند و عقل خود را به کار نمی گرفتند، بلکه کور کورانه از دیگران تقلید می کردند؛ و اکثرهم لایعقلون.


    [ شنبه 89/3/22 ] [ 7:15 عصر ] [ 1000Hasani ] [ نظرات () ]


    .: Weblog Themes By WeblogSkin :.
    درباره وبلاگ

    دوستان! چند سالی در کشور خودم به نام افغانستان آواره تر از دیار دگرانم، حال این معنی را بر خویش دارم می­ قبولانم که برای مردم ما هجرت، سفر دور درازی است که انتهای آن محکمه عدل الهی است. لذا هروقت دلم از نا مردمی ها و نامردی های اطرافیان و سران بی سر و حاکمان متعصب سود جویِ کشورم ... می گیرد سراغ « سلام مهاجر » رفته دل نوشته های که قطرات دریای دل گرفتگی های هجران همیشه خانه بدوشی هست را باشما در میان می گذارم . باری عزیزان؛
    این جهان همچون درخت است‏ اى کرام
    ما بر او چون میوه‏ هاى نیم خام سـخـتـگـیرى و تـعـصـب خـامى است
    تا جنینى کار خون آشامى است
    موضوعات وب
    آرشیو مطالب
    امکانات وب


    بازدید امروز: 123
    بازدید دیروز: 51
    کل بازدیدها: 565545
    تماس با ما