سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام مهاجر
لینک های مفید
  • صفحه اصلی
  • ---------- ---------
    امروز(جمعه 12ثور) از بس که دخترک کلاس سومی ام، اصرار به خریدن «برف شادی» و «بادکنک» برای #روزمعلم نمود، با وجود این همه گرفتاری های که در این روزها ما مردم مهاجر افغانستانی در ایران داریم، مرا به یاد روز معلم انداخت.

    #معلم_دوستی هنری است که فقط معلمان میتواند آن را به ما بیاموزد.

    خاطره ای از #معلم_شهید

    معلم  باید نیروی فکری متعلم را پرورش دهد و او را به سوی استقلال رهنمون شود. باید قوه ابتکار او را زنده کند؛ یعنی در واقع، کار معلم آتش گیره دادن است.

    فرق است میان تنوری که شما بخواهید آتش از بیرون بیاورید و در آن بریزید تا آن را داغ کنید و تنوری که در آن هیزم و چوب جمع است و شما فقط آتش گیره از خارج می آورید و آن قدر زیر این چوب ها و هیزم ها قرار می دهید که اینها کم کم مشتعل شود.

    یادم می آید کلاس اوّل راهنمایی بودم که دست خط خوبی نداشتم و به خاطر دست خط خودم همیشه خجالت می کشیدم تا اینکه گذشت و رسید روزی که اتّفاق بزرگی به وقوع پیوست
    و آن لحظه ای بود که معلّمم در سر کلاس درس ، پیش همه دانش آموزان از دستخط من تعریف کرد و مرا مورد تشویق و تحسین خودش قرار داد .

    معلّمم با این کار غوغایی در درون من به وجود آورد و مرا متحوّل کرد طوری که عاشق دستخط خودم شدم و حتّی با علاقه و اشتیاق فراوان در کلاس خوشنویسی ثبت نام کردم از آن روز به بعد به طور نا خود آگاه به درس و مشق و کلاس و مدرسه توجه زیادی می کردم؛ طوری که پیشرفت تحصیلی چشمگیری داشتم. اکنون که دقیقتر نگاه می کنم و با دیدگاه دیگری به این مسئله توجه می کنم، می بینم که با این کار معلم خواست به من خوب نوشتن را یاد بدهد .
    و این یک حادثه اتفاقی نبوده است بلکه این روش و دیدگاه روانشناسانه معلم بود که با روشی استادانه به من یاد داد که چگونه زیبا بنویسم .

    معلمم به خاطر دستخط بدم مرا تنبیه یا سرزنش نکرد او به من نگفت که تو خوب نوشتن بلد نیستی و یا .... چرا ؟ ..... چون او روانشناس بود چون او دلسوز بود و از همه مهمتر او متعهد به خدمت گزاری بود .

     


    [ شنبه 04/2/13 ] [ 5:46 صبح ] [ 1000Hasani ] [ نظرات () ]
    .: Weblog Themes By WeblogSkin :.
    درباره وبلاگ

    دوستان! چند سالی در کشور خودم به نام افغانستان آواره تر از دیار دگرانم، حال این معنی را بر خویش دارم می­ قبولانم که برای مردم ما هجرت، سفر دور درازی است که انتهای آن محکمه عدل الهی است. لذا هروقت دلم از نا مردمی ها و نامردی های اطرافیان و سران بی سر و حاکمان متعصب سود جویِ کشورم ... می گیرد سراغ « سلام مهاجر » رفته دل نوشته های که قطرات دریای دل گرفتگی های هجران همیشه خانه بدوشی هست را باشما در میان می گذارم . باری عزیزان؛
    این جهان همچون درخت است‏ اى کرام
    ما بر او چون میوه‏ هاى نیم خام سـخـتـگـیرى و تـعـصـب خـامى است
    تا جنینى کار خون آشامى است
    موضوعات وب
    آرشیو مطالب
    امکانات وب


    بازدید امروز: 232
    بازدید دیروز: 34
    کل بازدیدها: 581015
    تماس با ما