--------------------------------------------------ا

ایام ولادت پرخیر و برکت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها است . خدا قسمت نماید در چنین ایامی برویم مدینه؛ زیارت نامه حضرت زهرا(سلام الله علیها) سلام الله علیها را دسته جمعی بخوانیم :

بسم الله الرحمن الرحیم

یَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صَابِرَةً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَکِ أَوْلِیَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِکُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوکِ ص وَ أَتَانَا بِهِ وَصِیُّهُ ع فَإِنَّا نَسْأَلُکِ إِنْ کُنَّا صَدَّقْنَاکِ إِلَّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِیقِنَا لَهُمَا بِالْبُشْرَى لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوَلَایَتِک

ما گمان مىکنیم که دوستداران توایم و مقام و عظمت شما در نزد خدا را باور داریم، و بر تمام آنچه پدر بزرگوارت و « و لىّ و جانشین او آورده استقامت میورزیم، لذا از شما درخواست داریم که اگر ما واقعاً تو را تصدیق نموده ایم، ما را به خاطر این تصدیق به پدر بزرگوارت و جانشین بلافصل و بر حقش ملحق نمایىد، تا ما به خود مژده دهیم که حقیقتاً به ولایت تو پاکیزه » گشته ایم.

این جملات پایانی خیلی قابل تأمل و تفکر است :

فَإِنَّا نَسْأَلُکِ إِنْ کُنَّا صَدَّقْنَاکِ إِلَّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِیقِنَا لَهُمَا

پس از تو درخواست میکنیم، اگر تصدیق کننده تو بوده ایم، ما را به واسطه تصدیقمان به پدرت و جانشینش ملحق نمایی. در واقع از ایشان میخواهیم که پس از تصدیق که در مراحل قبل به آن دست یافته ایم ما را به نبی (ص) و ولی (ع) خدا ملحق سازد؛ یعنی الحاق ما به نبوت نبی اکرم (ص) و ولایت امیرالمؤمنین (سلام الله علیهما) به وسیله ی صدیقة طاهره(س) و با تصدیق ایشان تحقق می¬یابد. به بیان دیگر، سیدة نساء العالمین فاطمه زهرا (س)، حلقة اتصال همه عالم به نبی (ص) و ولی (ع) هستند. پس راه الحاق به نبوت و ولایت، تصدیق صدیقه طاهره (س) می باشد که انسان با این تصدیق، قابلیت الحاق را می یابد و جزو شعاع وجودی ایشان میگردد.

اون قطعه ی عجیب و پر رمز و راز که امیدوارم شما خوبان به آن توجه نمایید این است که :

لِنُبَشِّرَ اَنْفُسَنا بِاَ نّا قَدْ طَهُرْنا بِوَلایَتِکِ. تا خود را بشارت دهیم، که به سبب ولایت تو پاک گشته ایم.

« قد طهُرنا بولایتک » ؛ در این فراز ، به طهارت میرسیم و به وسیله ولایت صدیقه طاهره (س) پاک میگردیم همچنانکه در روایتی که در زیر آیه نور آمده است حضرت زهرا (س) به مشکاه انوار هدایت الهیه تأویل شده است.

یعنی اگر ولایت ایشان در جان ما جاری گشت و متولی حقیقی به ایشان شدیم آن وقت است که در حوزه انوار هدایت

ایشان قرار میگیریم و واقع شدن در انوار هدایت الهی به معنی رسیدن به کمال مطلوب است که لازمه اش طهارت کامل می باشد.

اما ساوالی که اینجا باید به آن بپردازیم این است که چگونه می توانیم با ولایت فاطمی ، به طهارت و پاکی برساایم و فردای قیامت در اعلی علیین به پیامبراکرم و امیرالمومنین علیهما السلام ملحق شویم؟

آیا الان ما تحت آن ولایت فاطمی و طهارت معنوی مادر هستیم یا خیر؟ از کجا می توانیم بفهمیم که الان زیر سایه ی ولایت مادر خوبی ها هستیم ؟

در زمان خود حضرت فاطمة الزهرا(س) اتفاقی افتاد که است که ملاک ولایی و غیر ولایی فاطمی بودن را به دست می آوریم

قَالَ رَجُلٌ لِامْرَأَتِهِ اذْهَبِی إِلَى فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَاسْأَلِیهَا عَنِّی أَنِّی مِنْ شِیعَتِکُمْ أَمْ لَیْسَ مِنْ شِیعَتِکُمْ

فَسَأَلَتْهَا فَقَالَتْ

قُولِی لَهُ إِنْ کُنْتَ تَعْمَلُ بِمَا أَمَرْنَاکَ وَ تَنْتَهِی عَمَّا زَجَرْنَاکَ عَنْهُ فَأَنْتَ مِنْ شِیعَتِنَا وَ إِلَّا فَلَا

فَرَجَعَتْ فَأَخْبَرَتْهُ فَقَالَ یَا وَلِیِّی وَ مَنْ یَنْفَکُّ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الْخَطَایَا فَأَنَا إِذاً خَالِدٌ فِی النَّارِ فَإِنَّ مَنْ لَیْسَ مِنْ شِیعَتِهِمْ فَهُوَ خَالِدٌ فِی النَّارِ فَرَجَعَتِ الْمَرْأَةُ فَقَالَتْ لِفَاطِمَةَ مَا قَالَ زَوْجُهَا فَقَالَتْ فَاطِمَةُ قُولِی لَهُ لَیْسَ هَکَذَا شِیعَتُنَا مِنْ خِیَارِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ کُلُّ مُحِبِّینَا وَ مُوَالِی أَوْلِیَائِنَا وَ مُعَادِی أَعْدَائِنَا وَ الْمُسْلِمُ بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِهِ لَنَا لَیْسُوا مِنْ شِیعَتِنَا إِذَا خَالَفُوا أَوَامِرَنَا وَ نَوَاهِیَنَا فِی سَائِرِ الْمُوبِقَاتِ وَ هُمْ مَعَ ذَلِکَ فِی الْجَنَّةِ وَ لَکِنْ بَعْدَ مَا یُطَهَّرُونَ مِنْ ذُنُوبِهِمْ بِالْبَلَایَا وَ الرَّزَایَا أَوْ فِی عَرَصَاتِ الْقِیَامَةِ بِأَنْوَاعِ شَدَائِدِهَا أَوْ فِی الطَّبَقِ الْأَعْلَى مِنْ جَهَنَّمَ بِعَذَابِهَا إِلَى أَنْ نَسْتَنْقِذَهُمْ بِحُبِّنَا مِنْهَا وَ نَنْقُلَهُمْ إِلَى حَضْرَتِنَا

قَالَ رَجُلٌ لِامْرَأَتِهِ اذْهَبِی إِلَى فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَاسْأَلِیهَا عَنِّی أَنِّی مِنْ شِیعَتِکُمْ أَمْ لَیْسَ مِنْ شِیعَتِکُمْ: مردی به خانمش گفت برو منزل حضرت زهرا ، از ایشان بپرس آیا من شیعه ی شماه ستم یا نه؟ مرا به عنوان شیعه قبول دارید یا نه؟ من تحت ولایت شما هستم یا خیر؟

خانم رفت و سوال را در محضر حضرت زهرا مطرح کرد.

حضرت فرمودند: «قُولِی لَهُ إِنْ کُنْتَ تَعْمَلُ بِمَا أَمَرْنَاکَ وَ تَنْتَهِی عَمَّا زَجَرْنَاکَ عَنْهُ فَأَنْتَ مِنْ شِیعَتِنَا وَ إِلَّا فَلَا» ( )

اگر اون چه که ما امر میکنیم رو عمل میکنه و از اون چه ما نهی میکنیم دوری میکنه ،پس شایعه ی ما هساتی و اگر

این چنین نیستی ، پس شیعه ی ما نیستی.

شیعه بودن مقام بالاییست. زحمت میخواد. هر فردی نمی¬تواند اسم خودش رو بگذاره شیعه.

شیعه یعنی پیرو. شیعه دقیقا همان طور عمل میکند که مورد رضایت اهل بیت باشد.

آری! عده ای از طوس آمدند مدینه، به عشق زیارت امام رضا(علیه السلام)

آن موقعی که حضرت هنوز مدینه بودند و هنوز داستان اجبار مامون به وجود نیومده بود.

از خادم حضرت وقت ملاقات خوا ستند و گفتند که: به حضرت بگویید : عده ی از شیعیان شما از طوس آمده اند و میخواهند شما را زیارت کنند.

اما امام رضا اجازه نفرمودند.فرمودن الان نه. باشه یه موقع دیگر. فردا هم اجازه ندادند.

روز سوم، پنجم، دهم، ییستم، تا شصت روز حضرت اجازه نفرمودند.

آنها نگران شدند و با تأکید اکید از خادم حضرت خواستند که به آقا بگو هر طور شده اجازه بدهند ما محضرشون شرفیاب بشویم.

چون ابروشان در خطر بود. زیرا مورد شماتت قرار میگرفتند که اینا رو ببینید ، امامشان راهشان نمیدهد.

حتی شاید برمیگشتند طوس ، خانم ها هم راه شان نمیدادند. می گفتند شما دیگه کی هستید که امام رضا حاضر نشد

در شصت روز حتی یک بار شما را به حضور بپذیرند.

حضرت اجازه دادند. اما وقتی وارد شدند حضرت خیلی سنگین با آنها برخورد نمود.

آنان شروع کردند اظهار محبت کردن که اقا چرا ما را تحویل نمیگیرید! اقا مگر ما چکار کردیم؟ 000

حضرت فرمود مگر نمیدانید هر چی به سر ادم بیاد به خاطر کارهایی است که خودش کرده؟!

گفتند: بله اما گناه ماچیست؟

قَالَ لِدَعْوَاکُمْ أَنَّکُمْ شِیعَةُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع وَیْحَکُمْ إِنَّمَا شِیعَتُهُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ سَلْمَانُ وَ الْمِقْدَادُ وَ عَمَّارٌ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی بَکْرٍ الَّذِینَ لَمْ یُخَالِفُوا شَیْئاً مِنْ أَوَامِرِهِ وَ لَمْ یَرْکَبُوا شَیْئاً مِنْ فُنُونِ زَوَاجِرِهِ فَأَمَّا أَنْتُمْ إِذَا قُلْتُمْ إِنَّکُمْ شِیعَتُهُ وَ أَنْتُمْ فِی أَکْثَرِ أَعْمَالِکُمْ لَهُ مُخَالِفُونَ مُقَصِّرُونَ فِی کَثِیرٍ مِنَ الْفَرَائِضِ مُتَهَاوِنُونَ بِعَظِیمِ حُقُوقِ إِخْوَانِکُمْ فِی اللَّه‏ ...

حضرت فرمود ادعای بزرگی کردید. گفتید شیعه ی ما هستید!

کدام یکی از شما شیعه ی ما هستید ؟ شیعه یعنی سلمان، یعنی مقداد، یعنی ابوذر. یعنی کسی که اعمالش درست باشد.

قَالُوا یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَإِنَّا نَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ نَتُوبُ إِلَیْهِ مِنْ قَوْلِنَا بَلْ نَقُولُ کَمَا عَلَّمَنَا مَوْلَانَا نَحْنُ مُحِبُّوکُمْ وَ مُحِبُّو أَوْلِیَائِکُمْ وَ مُعَادُو أَعْدَائِکُمْ .

قَالَ الرِّضَا (علیه السلام) : فَمَرْحَباً بِکُمْ یَا إِخْوَانِی وَ أَهْلِ وُدِّی ارْتَفِعُوا ارْتَفِعُوا ارْتَفِعُوا ( )

این اهل طوس گفتند اقا پس ما استغفار میکنیم ، و توبه میکنیم از گفته خود و میگوییم ما محب شما هستیم.

یعنی راه دومی برای کسانی که نمی توانند شیعه واقعی اهل بیت باشند وجود داره که می تواند آنها را نجات دهد .و آن

محبین فاطمه است.

یعنی اگه شیعه نیستیم از طریق محبت، خود را تحت ولای فاطمه نگه داریم تا فردای قیامت حضرت زهرا(سلام الله علیها) بتواند ما را نجات دهد. لذا وقتی آن زن که در ابتدای سخن داستانش گفته شد. جواب حضرت زهرا را برد برای شوهر خودش ؛ شوهرش بسیار ناراحت شد.

فَرَجَعَتْ فَأَخْبَرَتْهُ فَقَالَ یَا وَلِیِّی وَ مَنْ یَنْفَکُّ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الْخَطَایَا فَأَنَا إِذاً خَالِدٌ فِی النَّارِ فَإِنَّ مَنْ لَیْسَ مِنْ شِیعَتِهِمْ فَهُوَ خَالِدٌ فِی النَّارِ

گفت اگر این طور باشه که ما بیچاره ایم. گناهکاریم. پس شیعه نیستیم. وای بر ما. دوباره زن برگشت پیش حضرت زهرا و سخن شوهرش را گفت.

فَرَجَعَتِ الْمَرْأَةُ فَقَالَتْ لِفَاطِمَةَ مَا قَالَ زَوْجُهَا فَقَالَتْ فَاطِمَةُ قُولِی لَهُ لَیْسَ هَکَذَا شِیعَتُنَا مِنْ خِیَارِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ کُلُّ مُحِبِّینَا

حضرت فرمودند : اینگونه نیست .راه دومی هم وجود دارد. راه دوم نجات این است که محب فاطمه الزهرا باشیم.

شیعیان برترین افراد بهشت هستند . اما فقط شیعیان بهشت نخواهند رفت. بلکه محبین هم مشمول شفاعت ما خواهند

شد.

لَیْسُوا مِنْ شِیعَتِنَا إِذَا خَالَفُوا أَوَامِرَنَا وَ نَوَاهِیَنَا

درسته که اینها بخاطر مخالفت با اوامر و نواهی ما شیعه واقعی و خالص ما نیستند . اما با این وجود اینها هم به بهشت وارد خواهند شد . اما بعد از پاک شدن از گناهان ، که بعد از آن ما به وا سطه محبتی که به ما دارند آنها را نجات خواهیم داد:

وَ هُمْ مَعَ ذَلِکَ فِی الْجَنَّةِ وَ لَکِنْ بَعْدَ مَا یُطَهَّرُونَ مِنْ ذُنُوبِهِمْ بِالْبَلَایَا وَ الرَّزَایَا أَوْ فِی عَرَصَاتِ الْقِیَامَةِ بِأَنْوَاعِ شَدَائِدِهَا أَوْ فِی الطَّبَقِ الْأَعْلَى مِنْ جَهَنَّمَ بِعَذَابِهَا إِلَى أَنْ نَسْتَنْقِذَهُمْ بِحُبِّنَا مِنْهَا وَ نَنْقُلَهُمْ إِلَى حَضْرَتِنَا اما بعد از اینکه از گناهان پاک شوند و گرفتار انواع مصیبتها و مشکلات شوند و یا در قیامت با انواع سختیها گرفتار گردند، و یا در طبقه اول جهنم معذب شوند و بعد ما آنها را نجات میدهیم و بطرف خود می آوریم.

اگر عرضه ی شیعه بودن نداریم ، حداقل محب باشیم. محبت فاطمه نیز می تواند ما را با اهل بیت محشور نماید. البته

طبیعتا تفاوتهایی با شیعه بودن دارد ، از جمله همینکه حضرت زهرا ساالام الله علیها فرمودند : که محبین به واسطه مخالفتهای با ما و گرفتار گناه شدن باید ابتدا پاک شوند. اما بالاخره وارد بهشت خواهند شد.

بر طبق بیان حضرت و روایات دیگری که در این باب داریم ، هر کسی به اندازه آلودگی که مرتکب شده است باید

شدت و بلا ببیند تا پاک شود . این عمل جراحی پاک کننده از همین دنیا شروع میشود تا عرصه های مختلف قیامت و

حتی عذابهایی که در بالاترین درجه جهنم خواهند دید. هر کسی به اندازه آلودگی اش مدت پاک شادنش طول خواهد

کشید. اما بعد از این پاک شدن مشمول شفاعت مادر خواهد شد.. ( )

این محبین فاطمه پیش خدا خیلی ارزش دارند ! سلمان فارسی از پیامبر گرامی اسلام (صل الله علیه وآله) نقل می نماید که

حضرت فرمودند : یَا سَلْمَانُ مَنْ أَحَبَّ فَاطِمَةَ فَهُوَ فِی الْجَنَّةِ مَعِی وَ مَنْ أَبْغَضَهَا فَهُوَ فِی النَّا رِ 4 . منظور از این محبت ، محبت

ویترینی نیست ، چرا که خداوند متعال ملاک دوست داشتن را پیروی معرفی نموده است ؛ قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ

فَاتَّبِعُونی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ .

مقام معظم رهبری در این زمینه می فرماید: ما باید احساس محبت به فاطمه زهرا (س) را در زندگی خود پیاده کنیم.

بعد حضرت می فرمایند: یَا سَلْمَانُ حُبُّ فَاطِمَةَ یَنْفَعُ فِی مِائَةٍ مِنَ الْمَوَاطِنِ أَیْسَرُ تِلْکَ الْمَوَاطِنِ ؛ من فقط یکی از این دو

مورد را متذکر می شوم. با دقت به این روایت، متوجه می شویم که محبت حضرت زهرا سلام الله علیها اگر به دلت دا شته با شی چی میشه روز قیامت:

إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِذَا بَعَثَ الْخَلَائِقَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِین

وقتی خداوند همه ی خلایق رو از اولین تا اخرین روز قیامت جمع میکنه

نَادَى مُنَادِی رَبِّنَا مِنْ تَحْتِ عَرْشِهِ:

فرشته ای با دای بلند از زیر عرش خدا فریاد میزنه که پروردگار میفرماید:

یَا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ- غُضُّوا أَبْصَارَکُمْ

ای مردم چشمانتون رو بندازید پایین، ببندید.

لِتَجُوزَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ سَیِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ عَلَى الصِّرَاطِ.

چون فاطمه ، دختر رسول خدا میخواد از پل راط عبور کنه.

افَیَغُضُّ الْخَلَائِقُ کُلُّهُمْ أَبْصَارَهُمْ، فَتَجُوزُ فَاطِمَةُ عَلَى الصِّرَاطِا

پس همه ی مردم چشمانشون رو میبندن تا فاطمه زهرا از روی پل راط عبور کنن.

لَا یَبْقَى أَحَدٌ فِی الْقِیَامَةِ إِلَّا غَضَّ بَصَرَهُ عَنْهَا

هیچ کسی باقی نمی ماند در قیامت مگر اینکه چشماش رو میبندند

- إِلَّا مُحَمَّدٌ وَ عَلِیٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ الطَّاهِرُونَ مِنْ أَوْلَادِهِمْ فَإِنَّهُمْ مَحَارِمُهَا

مگر پیغمبر و امیرالمومنین و امام مجتبی و اباعبدالله الحسین و عده ای از پاکان فرزندانشان که محرم هستن برای حضرت

زهرا.

فَإِذَا دَخَلَتِ الْجَنَّةَ بَقِیَ مِرْطُهَا مَمْدُوداً عَلَى الصِّرَاطِ،

پس هنگامی که حضرت زهرا وارد بهشت میشوند ، ادامه ی چادر مبارکشون بر صراط باقی میماند.

طَرَفٌ مِنْهُ بِیَدِهَا وَ هِیَ فِی الْجَنَّةِ، وَ طَرَفٌ فِی عَرَ اتِ الْقِیَامَةِ.

یک طرف چادر در بهشت و طرف دیگر در عرصات قیامت. ( )

فَیُنَادِی مُنَادِی رَبِّنَا: یَا أَیُّهَا الْمُحِبُّونَ لِفَاطِمَةَ تَعَلَّقُوا بِأَهْدَابِ مِرْطِ فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ.

پس منادی از جانب حضرت حق ندا میدهد :

ای محبان حضرت زهرا!

بگیرید ریشه های چادر فاطمه را.

فَلَا یَبْقَى مُحِبٌّ لِفَاطِمَةَ إِلَّا تَعَلَّقَ بِهُدْبَةٍ مِنْ أَهْدَابِ مِرْطِهَا،

پس باقی نمیماند محبی از فاطمه مگر اینکه ریشه ای از ریشه های چادر حضرت زهرا را میگیرد.

حَتَّى یَتَعَلَّقَ بِهَا أَکْثَرُ مِنْ أَلْفِ فِئَامٍ- وَ أَلْفِ فِئَامٍ اوَ أَلْفِ فِئَامٍا.

تا این که بیش از هزار فئام و هرار فئام ریشه های چادر حضرت رو میگیرن تا وارد بهشت بشوند.

قَالُوا: وَ کَمْ فِئَامٌ وَاحِدٌ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ: أَلْفُ أَلْفٍ مِنَ النَّاسِ..

پرسیدن که فئام چقدر است ؟

فرمود هر یک فئام هزار هزار نفر از مردم میشود.

ای محب حضرت زهرا !

به خودت افتخار کن.

ببین عشق چه بانویی رو تو قلبت داری.

ببین حضرت زهرا کجا به فکرت شماست.

حضرت شفاعت مان می نمایند.

منتها این شفاعت شرطی دارد. اگر شیعه واقعی نمی توانیم باشیم باید همه هم و غم مان این باشد که حداقل جزء

محبین فاطمه باشیم . محبین فاطمه چه ویژگی هایی دارند ؟

خود خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها می فرمایند: اگر شیعه هم نبا شید به وا سطه محب بودن ما نجات خواهید یافت . در همین روایت برای محبین خود سه ویژگی می شمارند .

این سه ویژگی رو بخاطر بسپاریم و در خود تقویت کنیم تا انشاء الله جزء محبین حضرت باشیم.

حضرت فرمود اگر سه ویژگی را داشته باشید ما اهل بیت بالاخره شما را شفاعت میکنیم هر چند بعد از سختی های

قیامت باشه.

هر چقدر هم اهل گناه باشیدا ، اما این سه تا را داشته باشید تا بالاخره نجات پیدا کنی.

1) وَ مُوَالِی أَوْلِیَائِنَا

دوست دوستان ما باشد

اگه دیدی کسی با ما خوبه ، تو هم با آن خوب باش. دوستش داشته باش. هوایش را داشته باش.

راضی نباش دوستان ما در اذیت باشند و به آنها ظلم شو. شب عیدی چقدر به فکر دوستان اهل بیت هستیم؟

مستند می گویند: شهید سید حسین علم الهدی زمان جنگ در هویزه علاوه بر مبارزه بر علیه دشمن می رفت آذوقه و مواد غذایی و ... تهیه می کرد و می برد برای فقرا. یعنی حتی در بحبحه جنگ هم از فقرا غفلت نمی کرد . روزی تا لب مرز ایران و عراق میرود و به خانواده های فقیر کمک میکند. بعد می بینه آن طرف مرز در خاک عراق چند تا چراغ خانه رو شن است. ماشین رو پارک می کند و میرود سراغشون. در خانه ها را که مسزند می بیند آنها هم فقیرند. به آنان هم کمک میکند.

سید حسین علم الهدی در جنگ به فقرای عراقی هم کمک کرد. چرا چون محب فاطمه هستند.

فاطمه زهرا فرمود این سه ویژگی رو داشته باشین تا ما اهل بیت ازتون شفاعت کنیم.

1) وَ مُوَالِی أَوْلِیَائِنَا

2) وَ مُعَادِی أَعْدَائِنَا

3) وَ الْمُسْلِمُ بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِهِ لَنَا [ کتاب مدافعان حرم،ص 14]

دومین ویژگی که فرمود داشته باشید تا ما اهل بیت شفاعت تان کنیم:

2) مُعَا ا دی أَعْدَائانَا :

دشمن دشمن ما باش.

بعضی ها میگویند کلا ما همه رو دوست داریم.

کلا با همه خوبیم؟ این درست نیست.

البته برخی مواقع با دشمن هم به خاطر امر خدا و مصلحت مسلمین مجبوریم بسازیم.

این نکته هم فراموش نشود که اهل سنت که دشمن اهل بیت نیستند.

بسیاری از اهل سنت محب اهل بیت هستند. حتی بعضی های شان اسم فرزندان شان را علی، حسین، فاطمه و... می گذارند.

البته بحث وهابی و نا بی جداست. اونا دشمن اهل بیت هستند.

و سومین ویژگی که فرمود داشته باشید تا شفاعتتون کنیم:

3) وَ الْمُسْلِمُ بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِهِ لَنَا

یعنی در قلب و بر زبان تسلیم امر ما اهل بیت باشید.

حالا اگه هم در عمل ، یه موقعی غفلت کردی و از د ستت در رفت و گناه کردی اما حوا ست جمع با شه در قلب و زبان

ناراحت باشی از گناهت.

توجیه نکنی.

ایت الله خو شوقت این مرد بزرگ الهی که اقا فرمودن ان شاالله بعد فوتح هم از ما د ستگیری کنه و دعامون کنه؛ یه

مطلب جالبی رو میفرمایند:

میگن گناهکاران دو دسته ان.

2 اونی که گناه میکنه ، بعدش هم پشیمون میشه.

میگه غلط کردم. گول خوردم. اشتباه کردم.

توی اردوگاه تکریت 9، مسیول شکنجه اسرای ایرانی، جوانی بود بنام کاظم عبدالامیر

یکی از برادران کاظم اسیر ایرانیها، و برادر دیگرش هم در جنگ کشته شده بود، به همین خاطر کینه خا ی نسبت به

اسرای ایرانی داشت، و انگار ایرانیها را مقصر همه مشکلات خودش می دانست!

کاظم آقای ابوترابی را خیلی اذیت می کرد. او می دانست آقای ابوترابی فرمانده و روحانی انقلابی است، به همین خاطر

ضربات کابلی که نثارش می کرد، شدت بیشتری نسبت به دیگر اسراء داشت، اما مرحوم ابوترابی هیپگاه شکایت نکرد

و به او احترام می گذاشت!

کاظم از هر فر تی برای شکنجه روحی، روانی و جسمی اسرا بویژه آقای ابوترابی استفاده می کرد

تنها خوبی کاظم شیعه بودنح بود. خانواده کاظم به روحانیون و سادات احترام می گذاشتند. اما آقای ابوترابی در اردوگاه

حکم یک اسیر رو برای کاظم داشت، نه یک سید روحانی

یکروز کاظم با حالت دیگری وارد اردوگاه شد. یک راست رفت سراغ آقای ابوترابی و گفت:بیا اینجا کارت دارم...

ما تعجب کردیم و گفتیم لابد شکنجه جدید و...

اما از آنروز رفتار کاظم با اسرا و آقای ابوترابی تغییر کرد و دیگر ما رو کتک نمی زد.

وقتی علت رو از آقای ابوترابی پرسیدیم ، گفت:

کاظم اون روز من رو ک شید کنار و گفت خانواده ما شیعه هستند و مادرم بارها سفارش سادات رو بهم کرده بود. بارها

بهم گفته بود مبادا ایرانی ها را اذیت کنی، اما دیشب خواب حضرت زینب)س( رو دیده و حضرت نسبت به کارهای من

در اردوگاه به مادرم شکایت کرده. بح مادرم بسیار از دستم ناراحت بود و پرسید: تو در اردوگاه ایرانی ها رو اذیت می

کنی؟ ، حلالت نمی کنم...

حالا من اومدم که حلالیت بطلبم .

کم کم محبت حاج اقا ابوترابی در دل کاظم جا باز کرد و شد مرید ایشان، بطوریکه وقتی قرار شد آقای ابوترابی رو به

اردوگاه دیگری بفرستند کاظم گریان و بسیار دلگیر بود.

وقتی اسرای ایرانی آزاد شدند ، کاظم برا خداحافظی با اونا بخصوص اقای ابوترابی تا مرز ایران اومد.

او بعد از مدتی نتوانست دوری حاج اقا ابوترابی رو تحمل کنه و برای دیدن حاج آقا راهی تهران شد. وقتی فهمید حاج آقا

توی سانحه تصادف مرحوم شدند به شدت متاثر شد و رفت مشهد سر مزارش و مدتها آنجا بود.

کاظم از خدا می خوا ست تا از گناهانش نسبت به اسرای ایرانی بگذرد. حتی می رفت سراغ برخی از ا سرای ایرانی که

شکنجه شون کرده بود و حلالیت می طلبید.

تا اینکه کاظم مدتی قبل رفت سوریه و در دفاع از حرم حضرت زینب به شهادت رسید 3

1. اونی که گناه میکنه، بعدش میگه :همه این کار رو میکنند.

همه میرن. بابا یه شبه. سخت نگیر ... همه اش توجیه میکنند.

اقای خوشوقت میگوید: دسته ی اول خیلی به رحمت خدا نزدیک است.

دسته ی دوم خیلی از رحمت خدا دورند.

لذا هیچ وقت گناهان مان را توجیه نکنیم .

گناه کردیم سریع جبران کنیم. باسجده ، با گریه، با نماز، با انفاق، با دستگیری از دیگران.

مردم بیایید به همدیگر یاد بدیم وقتی اشتباهی کردیم آن را بپذیریم و از کسانی که بخاطر ا شتباهات ما ضرر کردند

عذر خواهی کنیم؛ [خدای نخواسته اگر حقی را ناحق و یا حقی را غصب کرده ایم، به صاحبانش برگردانیم و جبرانش کنیم]

متأسفانه این روحیه خیلی بدی است که در بین مسئولین ما جاافتاده که دقیقا صد و هشتاد درجه برعکس عملکرد .

حالا که معلوم شده چقدر عملشان غلط بوده و اشتباه بوده از سر خودشان وا می کنند و انگار نه انگار که چندین سال زندگی

مردم این مملکت رو از بین بردند .

فاطمه زهرا فرمود این سه ویژگی رو داشته باشین تا ما اهل بیت ازتون شفاعت کنیم.

2 موالی اولیائنا

1 معادی اعدائنا

3 المسلم بقلبه و لسانه لنا

وَ مُوَالِی أَوْلِیَائِنَا وَ مُعَادِی أَعْدَائِنَا وَ الْمُسْلِمُ بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِهِ لَنَا

----------------------------

3 کتاب مدافعان حرم،ص 14