سلام مهاجر | ||
الافیها نامسلمانیها و بیننگیها و_بی مدیریتی های سفارت کبرای افغانستان در تهران ویراست دوم بیان این فاجعه و فواجع نیاز به فرصت و اندیشه بسیار دارد تا بی¬توان گوشه های آن را بیان کرد، ولی بنده چون وقتم کم است به صورت خلاصه و فهرست وار عرض می کنم: بیان این فاجعه و فواجع نیاز به فرصت و اندیشه بسیار دارد تا بی¬توان گوشه های آن را بیان کرد، ولی بنده چون وقتم کم است به صورت خلاصه و فهرست وار عرض می کنم: #الف: اگر شما برای اخذ پاسپورت نیاز به «تثبیت هویت» داشته اید، مردمان الاف پشت خط را که از تا 16هزار خودم شاهد بوده ام و هستید، «نوبت دهی فقط در روزهای پنجشنبه ساعت12 ظهر انجام می شو»، برای این همه آدم، فقط در یک روز تعطیلی کاری سفارت، فقط 15دقیقه وقت می دهد و سایت نوبت دهی باز است که البته به دقت نمایید، آن 15دقیقه هم دروغ است !!! اصل عدم نوبت دهی و اخاذی، چون هیچ کافی نت معرفی شده از ناحیه سفارت، چهار تا پنج نفر نمی تواند نوبت بی گیرند ... که با چندین کافی نت ها مورد نظر در استانهای مختلف صحبت کرده ام، همه همین سخن را می گویند و از نوبت گرفتن سرباز می زنند ... #ب: هنگام ظهر همه آن مردم الاف داخل صحن و حیاط سفارت را برون می کنند، به بهانه نماز و صرف نهار کارمندان؛ حتی نمی گذارند مردم سرگردان و خسته، روی دیواره های برون زده سفارت از زیرمله های دوزدگیر که مانند «نیم کد» بیرون زده بینشنند!. سوال این جاست که : آیا واقعا این مدیران ارشد ناارشد سفارت که می گویند نماز، بقیه این مراجعه کننده را مسلمان می¬دانند یا نه ؟ اگر مسلمان میدانند چرا مردم را از صحن حیاط عمومی سفارت بیرون می کنند ، در حال که در خیابان جلو سفارت از سر تا تهی این خیابان دو کلومتری و خیابان پاین جای نماز دستشویی و مسجدی وجود ندارد، زیرا در اکثر نقاط بالاشهر تهران وضعیت این جوری است که محل نماز و مسجد کم است... #ج: از بگذریم از مسلمانی و غیرت دینی و نماز که این ادعاها کاملا دروغ است و ریا؛ این سفیر و مدیران ارشد شان ننگ و غیرت انسانی دارند یانه ؟ سال 12ماه در گرما و سرمای تهران ، مردم جلو سفارت افغانستان از زن و کودک و پیر و جوان ، فقیر و غنی ... الاف و سرگردانند ... از ایرانی ها نمی شرمند ؟ مگرد در ایران چند ملیون مهاجر داریم که تثبیت هویت و پاسپورت می خواهند ؟ همه مهاجر دارای مدرک معتبر و فاقد مدرک، طبق امار دقیق اطلاعاتی ایرانی ها، سه ملیون هستند، که حد اکثر 20% این مهاجرین پاسپورت می خواهند ... یک متوری ایرانی که فیش های دالرهای سفارت چپاولگر را به دست مردم می دهند را می برد و وارز می کرد ، او با احساسات بسیار انسانی می گفت: من بعضی وقت ها میتوانم دو سه برابر حق خودم از این مردم مظلوم بی گیرم، چون مجبورند نا بلد هستند، ولی وقتی به غذا خوردن نهار این ها بعد از بسته شدن درب سفارت می نگرم، گریه ام میاد ... ولی برخی این بی انصاف های جلو سفارت از دکه های اینترنتی و عکاسی تا همین موتوری های به ظاهر صراف ها که با سفارت هماهنگ هستند، از چاپیدن این مردم هیچ ابایی ندارند و دل شان هم نمی سوزند، وقت می میگم چرا این کار را می کنید ؟ میگند: وقتی سفارت شان دل شان به این ها نمی سوزد، تو دگه چرا «کاسه از آش داغتر» می شوی!... #هـ. : من از این که چهار هفته نتوانسته بودم برای خانواده ام نوبت تثبیت هویت بی گیرم ، ناراحت بودم، یک همشهری پنجشیری گفت: لالا! هر نفری پنجاهزار تومان هزینه کن، برو به صورت ویژه همی حالا برایت نوبت می دهد !!! [ جمعه 97/10/14 ] [ 11:48 صبح ] [ 1000Hasani ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |