سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام مهاجر
لینک های مفید
  • صفحه اصلی
  • ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    دو پیامد ویرانگر به رسمیت نشاختن #عاشورا
    اهمیت و عظمت امام حسین ع
    پیش از بیان #دوپیامدویرانگر به رسمیت نشاختن تعطیلی #روزعاشورا، ارزش و عظمت امام حسین(ع) را نزد رسول خدا ص به دقت توجه شود:
    ... قَالَ رسول الله(ص): حُسَیْنٌ مِنِّی وَاَنَا مِنْ حُسَیْنٍ، اَحَبَّ اللَّهُ مَنْ اَحَبَّ حُسَیْنًا، حُسَیْنٌ سِبْطٌ مِنَ الْاَسْبَاطِ. (ابن ابی شیبه، 1990: 6/380)؛ رسول خدا(ص) فرمود: حسین (ع) از من است و من از حسینم. خداوند دوست بدارد کسی را که حسین (ع) را دوست بدارد. حسین (ع) نوه ای از نوادگان است.
    مسأله #برداشتن_تعطیلی_روز_عاشورا از تقویم رسمی کشور از ناحیه «امارت اسلامی»، دو پیامد بسیار ویرانگر دارد:

    1) برگ سیاهی در تاریخ حکومت امارت اسلامی است. زیرا امام حسین(ع) به عنوان ذرّیه و نوه ای پیامبر اعظم(ص) یکی از ارزش های دینی و اخلاقی و و از هنجارهای مهم و بزرگ اجتماعی مسلمانان شیعه و سنی محسوب می شود ؛ به دلیل آن که امام حسین(ع) #باقیام_معجزه_آسایش، جزء ارزش های مشترک انسانی محسوب می شود؛

    2) مایه ناامیدی مردم افغانستان از صداقت اسلام گرایی امارت اسلامی می شود و زمینه تضعیف حاکمیت امارت را فراهم م نماید و منجر به مخالفت مدنی خواهد شد؛ به دلیل آن که دیگر مردم مسلمان افغانستان، احکام امارت را ، اسلامی و لازم الاطاعة نمیدانند.

    [ چهارشنبه 101/5/26 ] [ 11:35 صبح ] [ 1000Hasani ] [ نظرات () ]

    آیا علت تامّه و منحصره ای #سیه_روزی_مردم_افغانستان و حاکمیت طالبان، اشرف غنی بود ؟

    عوامل سیه روزی افغانستان
    یعنی اشرف غنی یک تنه تمام سران و رهبران سیاسی گروهای سیاسی، قومی، مذهبی را فریب داد و طالبان به حاکمیت رساند ؟!

    #پس_این_سیه_روزی علت تامه واحده ندارد که اشرف غنی باشد؛ این تحلیل کردن از اوضاع سیاسی به جایی درمان درد، مرگ را فرا روی مردم می نهد.

    باید عوامل متعدد آن را به صورت کاملا منطقی بررسی نمود تا بار دیگر تکرار نشود. لذا به نظر بنده سران گروهای سیاسی-قومی و مذهبی که به صندلی رهبریت سیاسی کون زده بودند، نیز مقصرند. آن پیروان #خردجّال، از دو حالت خارج نبودند: یا میدانیستند و ساکت شدند و با دوزد دهن گونی گرفتند؛ یا نمی دانیستند و فریب خوردند. در صورت اول که شریک خیانت محسوب می شوند؛ در صورت دوم احمق و بی لیاقت که به ناحق به چوکی رهبریبت سیاسی نشسته بودند.

    ولی از نشانه های بعد از سقوط جمهوریت، پیداست که آنان از پیش سقوط آن را میدانیستند، به همین دلیل در خارج از افغانستان در کشورهای مخلتف برای خودشان جای و جایداد و خانه و بلند منزل ها و مغازه و تجارت خانه های راه انداخته بودند که قبل از سقوط حکومت پوشالی، خانواده های شان را از افغانستان خارج کرده بودند –البته خانوادهای تعداد شان در خارج بودند- هم اکنون با خیال راحت زندگی می کنند و کاسبی می کنند. گه گاهی هم پیامی سیاسی و احساسی و تسلیتی هم می دهند.

    پس سه روزی ای کنونی ما، علت واحده ندارد، رهبران سیاسی-گروهی و قومی و مذهبی هم شریکند که باید اهل فکر و فرهنگ تلاش کنند، بار دیگر چنین سیه روزی ای تکرار نشود، هر قوم و نژادی، هر مذهب و مکتبی، رهبرانی را انتخاب کنند که با دوزد دهن گونی نگیرند و به آنان خیانت نکنند. راهش هم این است که #دست_از_تعصبات_قومی_و_مذهبی_بکشند_ملت_شوند. چنانکه رسول اکرم ص می فرماید: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : مَنْ کَانَ فِی قَلْبِهِ حَبَّةٌ مِنْ خَرْدَلٍ مِنْ عَصَبِیَّةٍ بَعَثَهُ اَللَّهُ یَوْمَ اَلْقِیَامَةِ مَعَ أَعْرَابِ اَلْجَاهِلِیَّةِ .
    کسی به اندازه ای خردلی تعصب قومی نژادی در دلش باشد، خداوند او را در روز قیامت با اعراب جاهلیت محشور می نماید. یعنی میروند تهی جهنّم ...

    [ سه شنبه 101/5/25 ] [ 8:40 صبح ] [ 1000Hasani ] [ نظرات () ]

    شرائط صدقه «و خیرات و نذورات» نمودن در کلام امام حسین ع

    صدقه دادن در راه خدا و کمک به مستمندان ، شرائطی دارد که اگر رعایت نشود ، پاداشی نزد پروردگار ندارد.

    شرایط صدقه

    روزی در خدمت امام حسین(علیه السلام) از عبدالله بن عامر که یکی از سران بنی امیه بود، نامی به میان آمد و برخی در تعریف آن شخص گفتند که - از کارگزاران بنی امیه - بسیار صدقه در راه خدا می دهد و گرسنگان را سیر می کند و عدّه زیادی برده کرده است ، یا به قول هموطان ما برخی به حضرت گفتند که:« عبدالله بن عامر اهل خیرات و نذرات است».

    امام حسین (علیه السلام) در جواب مداحان عبدالله بن عامر فرمودند:

       «إنَّما مَثَلُ عَبدِ اللّهِ بنِ عامِرٍ کَمَثَلِ الَّذی یَسرِقُ الحاجَّ ثُمَّ یَتَصَدَّقُ بِما سَرَقَ . وإنَّمَا الصَّدَقَهُ الطَّیِّبَهُ صَدَقَهُ الَّذی عَرِقَ فیها جَبینُهُ ، وَاغبَرَّ فیها وَجهُهُ .»

    مَثَل عبداللَّه بن عامر همانند کسی است که از حاجیان و راهیان خانه خدا سرقت کرده و سپس اموال دزدی را صدقه می دهد. ( یعنی همانند سران و رهبران و نامزدهای ریاست جمهوری و نمایند­گی، برای استحمار مردم و به دست رای آنان ، ضمن وعده های سبز دوروغین، برای چند روزی ریاکارانه چون #طالبان ، اهل دین و دیانت هم می شوند و خیرات و نذرات می کنند و به مساجد و مدارس وعده­های کمک می دهند ... بعد از متصدی مقامی که لیاقتش را ندارند ، برای با لیاقت خود شان در پست و مقام مغصوب، با پول های غصبی مردم مظلوم ، راهی حج هم می شوند تا با این گردش و تفریح فریب دهنده ای به ظاهر حج ، چوکی شان را از اعتراض به حق مردم ، بیمه کنند.)

    آن گاه افزود: در صورت که صدقه پاک صدقه ای است که انسان از عرق پیشانی و رنج کار ، پولی به دست آورد و آن را در راه خدا هدیه بدهند.

     

    در کتاب گرانسنگ «الاحتجاج» نوشته شیخ طبرسی از محدثان موثق و علمای بزرگ نیمه اول قرن ششم هجری قمری است. در این کتاب ارزشمند مناظره‌های پیامبر(ص) و ائمه و همچنین استدلال‌های برخی از اصحاب ائمه در برابر مخالفان و افراد مختلف و پیروان ادیان غیر اسلامی، نسبت به اصول و فروع دین اسلام و مذهب شیعه اثنی عشری در جلد دوم این کتاب  روایتی زیبا از امام صادق(ع) درباره نیاز به مفسر قرآن و همچنین آثار برداشت نادرست از قرآن کریم آمده است که:

    امام صادق(ع) فرمود: شنیدم گروهی کم‌مایه شخصی را بسیار تعظیم کرده، فضایل و کمالاتی را برای او بر می‌شمرند. دوست داشتم او را از نزدیک ـ به نحوی که مرا نشناسد ـ ببینم تا ارزشش را بفهمم.

    روزی او را در اجتماع انبوهی دیدم که مردمان نادان بی‌دانش دور او را گرفته بودند. من به صورت ناشناس، کناری ایستادم و به او و مردم نگاه می‌کردم و او می‌کوشید تا خود را از جمع بدر آورد! عاقبت خود را خلاص کرد و من برای انجام خواسته خود او را تعقیب کردم.

    وی در دکان نانوایی توقف و نانوا را غافلگیر کرد، دو قرص نان برگرفت و رفت. من از او در شگفت شدم ولی گفتم شاید با نانوا حسابی دارد. آنگاه رفت تا به دکان بقالی رسید. آنجا نیز دو انار دزدید و سخت مواظب بود که بقال نبیند. باز از این منظره تعجب کردم ولی با خود گفتم شاید با بقال معامله و حسابی دارد و اصلا چه حاجتی به دزدی دارد آن هم دزدی دو دانه انار! همچنان او را رها نکردم تا به خرابه‌ای رسید که بیماری در آنجا افتاده بود. دو قرص نان و دو انار را نزد وی گذاشت و از آنجا گذشت.

    او از جلو و من از پی رفتیم تا از دروازه شهر گذشتیم. به بیرون شهر که رسیدیم وی را صدا زدم و به او گفتم: مدتی بود نام تو را شنیده و مشتاق دیدار تو بودم و امروز به ملاقات تو رسیدم ولی کارهایی از تو مشاهده کردم که فکر مرا مشغول و نگران ساخته و اینک از آن امور از تو پرسش می‌کنم تا این نگرانی رفع بشود. من تو را دیدم که از نانوایی دو قرص نان دزدیدی. سپس به انار فروشی گذشتی و دو انار هم از او ربودی!

    پاسخ داد قبل از هر چیز بگو ببینم کیستی؟ گفتم: مردی از فرزندان آدم و از امت محمد(ص).

    گفت: از کدام خانواده‌ای؟ گفتم: از اهل بیت رسول خدا(ع).

    گفت: اهل کدام شهری؟ گفتم: مدینه پیامبر.

    گفت: نکند تو جعفر بن محمد هستی؟ گفتم: همانم.

    گفت: چه فایده! نواده پیامبری که از دین بی‌خبر است و علم جد و پدرت را ترک کرده‌ای، زیرا کاری که در خور مدح است و کننده آن شایسته تمجید و ستایش است جا نداشت که مورد انکار و ناسپاسی قرار بگیرد.

    گفتم: جهل من از کجا واضح شد و بی‌خبری من از دین کجاست؟

    گفت: همین که خداوند در آیه 160 سوره مبارکه «انعام» می‌فرماید: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَهِ فَلا یُجْزى إِلاَّ مِثْلَها؛ کسی که کار نیکی انجام دهد 10 ثواب دارد و کسی که کار بدی انجام بدهد زیاده از همان یک گناه بر او نیست».

    من با دزدی کردن دو قرص نان دو گناه کردم، چنانکه با ربودن دو انار دو گناه دیگر انجام دادم. پس روی هم چهار گناه کردم ولی خود از آنها نخوردم بلکه دو انار و دو قرص نان را صدقه دادم و هر یک به مقتضای آیه قرآن 10 حسنه دارد که می‌شود چهل ثواب. بنابراین از یک سو چهار گناه و اما از دیگر سو چهل حسنه به جا آوردم و چهار حسنه، مقابل چهار گناه خارج شود. در نتیجه سی و شش حسنه برای من باقی می‌ماند.

    من در جوابش گفتم: مادرت در سوگ تو گریه کند! تو خود جاهل کتاب خدایی! مگر نشنیده‌ای که خداوند بزرگ در آیه 27 سوره مبارکه «مائده» می‌فرماید: «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ؛ همانا خداوند، عمل خوب را از پرهیزکاران می‌پذیرد و شرط پذیرفته شدن عمل تقوا است»؛ و تو با دزدیدن دو قرص نان دو گناه کردی و با ربودن دو انار دو گناه دیگر، با صدقه دادن آنها نه تنها حسنه‌ای را انجام ندادی بلکه چون بدون رضایت صاحبانش به فقیر دادی چهار گناه دیگر بر آن چهار گناه افزودی.

    او همچنان خیره خیره به من نگاه می‌کرد و از [همانند سران و رهبرانِ موسوم به مولوی(مُلّا)] من نپذیرفت، من نیز او را رها کردم و گذاشتم.

     

     


    [ شنبه 101/5/22 ] [ 11:56 صبح ] [ 1000Hasani ] [ نظرات () ]
    حکم عبورومرور از جلوی نماز گذار
    امام حسین ع در مسجد مدینه نماز می خواند و مردم از پیش روی او رفت و امد می کردند ( چون برخی #بعد_رسول_خدا ص این مسئله را مزرح کردند که عبور از جلوی نماز گذار حرام است و باعث باطل شدن نماز می گردد و اجازه دادند که نمازگذار با دست یا با عصا مانع عبور مردم شوند، در حالکه در سنّت رسول خدا ص چنین دستوری وجو ندارد)

    هنگام که نماز امام تمام شد به او اعتراض کردند که چرا مانع عبور مردم نشدی ؟

    قَالَ اَلْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ وَیْحَکَ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَقْرَبُ إِلَیَّ مِنْ أَنْ یَخْطُرَ فِیمَا بَیْنِی وَ بَیْنَهُ أَحَدٌ .
    وای بر تو همانا خداوند عزیز و بزرگ نزدیکتر از آن است که کسی بین من و او قرار گیرد.

    پس عبورومرور از پیش نمازگذار اشکالی ندارد و موجب بطلان نماز نمی شود و حرمتی هم ندارد؛
    زیرا چنین حکمی در سنّت رسول خدا ص وجود ندارد و #من_درآوردی_است.
    محرم 1444هـ.ق
    شهادت امام حسین ع و یارانش تسلیت

    [ سه شنبه 101/5/18 ] [ 10:11 صبح ] [ 1000Hasani ] [ نظرات () ]
    #محرم، ماه آزادگی ، #مقاومت و ایستادگی در مقابل ستمگران سفاک و دنیا پرستان خوک صفت و مزدوران منافقِ فاشست را گرامی داشته و شهادت آن امام آزداگانِ #عدالتخواه و یاران #بامقاومت_اش را گرامی داشته ، تسلیت عرض می نمایم.
    محرم ماه الگوی مقاومت

    [ شنبه 101/5/8 ] [ 11:1 صبح ] [ 1000Hasani ] [ نظرات () ]


    .: Weblog Themes By WeblogSkin :.
    درباره وبلاگ

    دوستان! چند سالی در کشور خودم به نام افغانستان آواره تر از دیار دگرانم، حال این معنی را بر خویش دارم می­ قبولانم که برای مردم ما هجرت، سفر دور درازی است که انتهای آن محکمه عدل الهی است. لذا هروقت دلم از نا مردمی ها و نامردی های اطرافیان و سران بی سر و حاکمان متعصب سود جویِ کشورم ... می گیرد سراغ « سلام مهاجر » رفته دل نوشته های که قطرات دریای دل گرفتگی های هجران همیشه خانه بدوشی هست را باشما در میان می گذارم . باری عزیزان؛
    این جهان همچون درخت است‏ اى کرام
    ما بر او چون میوه‏ هاى نیم خام سـخـتـگـیرى و تـعـصـب خـامى است
    تا جنینى کار خون آشامى است
    موضوعات وب
    آرشیو مطالب
    امکانات وب


    بازدید امروز: 60
    بازدید دیروز: 51
    کل بازدیدها: 565482
    تماس با ما