سلام مهاجر | ||
ایران،مهاجرین،افغانستان چند سوال: گلچین های مرتبط باموضوع: [ چهارشنبه 90/4/29 ] [ 11:51 عصر ] [ 1000Hasani ]
[ نظرات () ]
تصفیه حساب با امام زمان .... آری! خیلی سخت است که در روز ولادت امام زمان، کسی از پیروان امام زمان (عجج) علیه امام زمان مطلب بینوسد. ... امسال هرچه به بچه ها زنگ زدم، هیچ کدام شان جواب ندادند!!. منتظر ماندم که شاید خود شان زنگ بزنند؛ چون امسال اصفهان وضعیت هر سال را ندارد! ... دگه شرطی شده ام! هرسال که نزدیکیهای نیمه شعبان که میشود، دو سه روز قبل به اصفهان زنگ میزنم و ضمن تبریکات، عید نیامده را پیشاپیش تبریک عرض نموده خواستار تنظیم برنامه رفتن به جمکران میشوم و ... . ... به هر کدام از شماره های بچه های جمکرانی زنگ میزنم، بوق، بوق بعد قطع میشود و پیامی ظاهر میگردد که "پاسخ نمیدهد!" ... آخر! یکبار، دوبار ،ده بار! یکی، دوتا، سه تا ... دهتا، همه پاسخ نمیدهد!. بالاخره به مشهد زنگ زدم که آقای فلانی شماره حاج رضایی را داری؟ شماره را گرفته با ایشان در تماس شدم و از بچه های هیئت پرسیدم که جواب خیلی ناشیدنی و ناگوار بود! گفت: ... از احمدیِ ما دعوت شده بوده که به جشن شان شرکت کند، اسم جشن شان را هم گذاشته اند "وداع با امام زمان"! - احمدی قبول می کند. به اصطلاح دبیر "جشن وداع" به ایشان میگوید: این جشن عمومی نیست که هرکس سرش را پایین بیاندازد و بیاید ، چندتا کف بزند، شربت و شیرنی نوش جان نموده و برود! جشن ویژه ای است برای "جوانان پروتیست"! اگر میخواهی شرکت کنی سه تا شرط دارد!!... [ دوشنبه 90/4/27 ] [ 1:36 صبح ] [ 1000Hasani ]
[ نظرات () ]
امام خمینی و تعصب سـکـونـى از حـضـرت صـادق ، عـلیـه السـلام ، نـقـل کـند که فرمود: رسول خدا، صلى الله علیه و آله، فرمود: کسى که بوده باشد در دل او دانه خردلى از عصبیت، برانگیزاند خدا او را روز قیامت با عربها جاهلیت . [ توضیح آن که: 1- دانه "خردل" از نظر حجم به اندازه دانه های "ارزن" میباشد، با این تفاوت ظاهری که "ارزن" رنگش سفید است و "خردل" سیاه. تفاوت دگر آن که اگر دانه های"خردل" را به خورد کسی دهد موجب جنون میشود!. 2- رسول اکرم (ص) نسبت به عداوت اهل بیت میفرماید: «بَعَثَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ یَهُودِیّا» خداون آنهار روز قیامت یهودی محشور میگرداند. نسبت به تأخیر انداختگان حج میفرماید: « بَعَثَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ یَهُودِیّاً أَوْ نَصْرَانِیّا ». سوال این جاست که محشور شدن در روز قیامت با یهودیان و نصرانیان بدتر است یا با اعرا جاهلیت؟ حشر با اعراب جاهلیت از این جهت جالب توجه است، تنها حدیث و تنها مورد و منحصراً مرتکبین معصیت تعصب است که به آنها وعده حشر با اعراب جاهلیت را داده است! زیرا اعراب جاهلیت از یهودیت و نصرانیت بدتر است، به دلیل آن که دین یهود و نصارا قبل از طلوع دین مبین اسلام، آنها مشروع فرستاده از ناحیه خداوند سبحان بود و از ادیان آسمانی محسوب میشود. در نتجه متعصِّبین در دین مبین اسلام از یهود و نصا را بدتر است.]
[خردل چیست؟] خـردل را در فـرس قدیم اسپندان گویند، و در فارسى این زمان خـردل گـویـنـد. و آن دوایـى اسـت مـعـروف کـه خـواص بـسیار دارد، و از آن مشمع سازند. و عـصـبـى کـسـى است که حمایت کند خویشاوندان خود را در ظلم. و عصبة اقـربـاء از جـانـب پـدر است ، زیرا که آنها احاطه کنند به او و او شدید شود به واسطه آنـها. و عصبیت و تعصب حمایت کردن و مدافعه نمودن است . اینها که ذکر شد کلمات اهل لغت بود. عصبیت یکى از اخلاق باطنه نفسانیه است که آثار آن مدافعه کردن و حمایت نـمـودن از خـویـشاوندان و مطلق متعلقان است، چه تعلق دینى و مذهبى و مسلکى باشد، یا تـعـلق وطـنـى و آب و خاکى [گرایشهای ناسیونالستی] یا غیر آن ، مثل تعلق شغلى و استاد و شاگردى و جز اینها. و ایـن از اخـلاق فـاسـده و مـلکات رذیله اى است که منشاء بسیارى از مفاسد اخلاقى و اعمالى گـردد. و خـود آن فـى نـفـسـه مـذموم است گرچه براى حق باشد، یا در امر دینى باشد و مـنـظور اظهار حق نباشد، بلکه منظور غلبه خود یا هم مسلک خود یا بستگان خود باشد. اما اظـهـار حق و ترویج حقیقت و اثبات مطالب حقّه و حمایت براى آن یا عصبیت نیست ، یا عصبیت مذمومه نیست . میزان در امتیاز اغراض و مقاصد و قدم نفس و شیطان و حق و رحمان است . و به عـبـارت دیـگـر، انـسـان در عـصـبـیتهایى که مى کشد و حمایتهایى که مى کند از بستگان و مـتـعـلقـان خـود، یـا نـظـرش مـحـض اظـهـار حـق و امـاتـه بـاطـل اسـت ، ایـن عـصـبـیـت مـمـدوحـه و حـمـایـت از جـانـب حق و حقیقت است و از بهترین صفات کـمـال انـسـانـى و خـلق انـبیا و اولیا است، و علامت آن، آن است که حق با هر طرف هست از آن طـرف حـمـایت کند گرچه از متعلقان او نباشد، بلکه از دشمنان او باشد. چنین شخصى از حـمایت کنندگان حماى حقیقت و در زمره طرفداران فضیلت و حامیان مدینه فاضله به شمار آید و عضو صالح جامعه و مصلح مفاسد جمعیت است . و اگر نفسیت و قومیت او را تحریک کرد کـه اگـر بـاطـلى هـم از خـویـشـاوندان و منسوبان خود ببیند با آنها همراهى کند و از آنها حـمـایت کند، چنین شخصى داراى ملکه خبیثه عصبیت جاهلیت است ، و از اعضاى فاسده جامعه و مـُفـسـِد اخـلاط صـالحـه اسـت ، و در زمـره اعـراب جـاهـلیت به شمار رود ـ و آنها یک دسته از عـربـهـاى بـیـابان نشین بودند قبل از اسلام در زمان غلبه ظلمت و جهالت و نادانى ، و در آنـهـا ایـن خـلق زشت و ملکه ناهنجار کمال قوت را داشته . بلکه در مطلق عرب ـ الا کسانى کـه بـه نـور هـدایـت مـهـتـدی هستند ـ این خلق بیشتر است از سایر طوایف . چنانچه در حدیث شریف از حضرت امیر، علیه السلام ، منقول است که خداوند تعالى عذاب کند شش طایفه را به شش چیز: عرب را به عصبیت ، و دهقانان را به کبر، و امیران را به ستم ، و فقیهان را به حسد، و تاجران را به خیانت ، و اهل رستاق را به نادانى . (ادامه دارد) [ شنبه 90/4/25 ] [ 2:21 صبح ] [ 1000Hasani ]
[ نظرات () ]
خلق کریم چیست؟ به مناسبت این روز میمون و مبارک «عید مبعث»، ضمن عرض تبریک و تهنیت این روز بزرگ؛ گل گشتی رفتیم در باغ سبز روایات معصومین (علیهم السلام) تا درک بهتر و بیشتری از مفهوم «مکارم اخلاق» که رسول اکرم ص آن را از بزرگترین مأموریت های خویش محسوب مینماید، داشته باشم. چکیده ای ثمره آن گل گشت خدمت شما تقدیم می شود. اخلاق:خصلت هایى است که با دیده بصیرت درک مى شود[1]. به گفته برخى، اخلاق، ترازوى رفتار، اعمال و اندیشه هاى خوب و بد انسان و زمینه ساز وجدان فردى و جمعى است[2] و به آن دسته از رذایل و فضایلى گفته مى شود که ترک و فعل آن ها به اقتضا و مطابق عقل عملى یا وجدان اخلاقى یا عرف و شرع است. به دیگر سخن، به گونه اى از رفتار فردى یا جمعى گفته مى شود که دعوت به آن ها با زبان موعظه است و در تعالىِ معنوى انسان، نقش اساسى دارد[3] . على (ع) فرمود: عنوان صحیفة المؤمن حسن خلقه سر لوحه کتاب سعادت بشر ملکات پاک و سجایاى اخلاقى او است. آیاتى که در باره ملکات پسندیده و سجایاى اخلاقى آمده یا آیاتى که در باره سیئات اخلاقى و ملکات زشت نازل شده است همه به منظور دعوت بشر به فضائل روحانى و دوری از صفات ناپسندیده است. رسول اکرم (ص) در بیان مأموریت آسمانى خود فرمود: « بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاق» [4] مبعوث شدهام تا برنامههاى مکارم اخلاقى را تتمیم و تکمیل نمایم. آری! مکارم الأخلاق و خلق نیکو که در فارسی از آن « اخلاق ارزنده » تعبیر میشود، چیست؟ که پیامبر عظیم الشأن (ص) اتمام و استکمال آن را مهم ترین علت بعثت خویش شمرده و از بزرگترین مأموریت بعثت خویش اعلام مینماید. معنى مکارم الأخلاق 1- حمّاد بن عثمان گوید: شخصى خدمت حضرت صادق علیه السّلام آمد و عرض کرد: اى فرزند رسول خدا، اخلاق ارزنده را برایم بیان فرما. فرمود: گذشت از کسى که به تو ستمى نموده، و پیوستن به آن کسى که رابطهاش را با تو بریده باشد، و بذل و بخشایش به شخصى که تو را محروم نماید، و گفتن حقّ، گرچه به زیانت باشد. 2- عبد اللَّه بن مسکان گوید: حضرت صادق علیه السّلام فرمود: خداوند تبارک و تعالى پیغمبر خود را به مکارم اخلاق ممتاز گرداند، پس شما نیز خویشتن را بیازمائید و اگر در شما نیز این خصوصیّت بود خداى عزّ و جلّ را سپاس گوئید و آرزومند فزونى آن باشید. سپس حضرت ده تا از آنها را نام برد: یقین، قناعت، صبر، شکر، رضا، اخلاق نیک، سخاوت، غیرت، دلاورى، مروّت. [5] 3- جرّاح مدائنىّ گوید: امام صادق علیه السّلام بمن فرمود: آیا دوست دارى که برایت بگویم اخلاق والا چیست؟ [گفتم: آرى، فرمود:] عفو دیگران، و کمک به برادر (مؤمن) خویش از مال خود، و بسیار بیاد خدا بودن. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [1] ترتیب کتاب العین; لسان العرب .[2] مفردات راغب .[3] دائرة المعارف تطبیقى علوم اجتماعى، ج1، ص44 .[4]بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج67 ، ص : 323- 420 [5] معانی الأخبار ، معنى مکارم الأخلاق، ص : 191 (1- عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ جَاءَ رَجُلٌ إِلَى الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنَ مُحَمَّدٍ ع فَقَالَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَخْبِرْنِی بِمَکَارِمِ الْأَخْلَاقِ فَقَالَ الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَکَ وَ صِلَةُ مَنْ قَطَعَکَ وَ إِعْطَاءُ مَنْ حَرَمَکَ وَ قَوْلُ الْحَقِّ وَ لَوْ عَلَى نَفْسِک.) (2- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى خَصَّ رَسُولَ اللَّهِ ص بِمَکَارِمِ الْأَخْلَاقِ فَامْتَحِنُوا أَنْفُسَکُمْ فَإِنْ کَانَتْ فِیکُمْ فَاحْمَدُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ارْغَبُوا إِلَیْهِ فِی الزِّیَادَةِ مِنْهَا فَذَکَرَهَا عَشَرَةً الْیَقِینَ وَ الْقَنَاعَةَ وَ الصَّبْرَ وَ الشُّکْرَ وَ الرِّضَا وَ حُسْنَ الْخُلُقِ وَ السَّخَاءَ وَ الْغَیْرَةَ وَ الشَّجَاعَةَ وَ الْمُرُوءَة.) (3- عَنْ جَرَّاحٍ الْمَدَائِنِیِّ قَالَ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَ لَا أُحَدِّثُکَ بِمَکَارِمِ الْأَخْلَاقِ قُلْتُ بَلَى قَالَ الصَّفْحُ عَنِ النَّاسِ وَ مُؤَاسَاةُ الرَّجُلِ أَخَاهُ فِی مَالِهِ وَ ذِکْرُ اللَّهِ کَثِیرا.) [ پنج شنبه 90/4/9 ] [ 12:13 عصر ] [ 1000Hasani ]
[ نظرات () ]
کردار بد، بدتر است یا گفتار بد؟ ... شب آخر روز عید قربان بود. در قلعه شاده کابل، منزل یکی از بستگانم که مستأجر بود، مهمان بودم. هنوز سفره صبحانه جمع نشده بود که سرو صدای از میان حیاط بلند شد! حویلی بزرگ بود، تقریباً هفت خانه مستأجر داشت! همه جمع شده بودند به تماشای دعوا! بزرگسالان میانجیگری میکردند و جوانان و کودکان به قول خود شان «فلم بیتکت» تماشا میکردند. من هم آمدم که بوبینم، دعوا چیست و چه کسانی هستند؟ باورم نشد! دعوا بین صاحب خانه جناب حاجی فلان ریش سفید و کارمند دولت و خواهر و دختر خواهرش بود!. دختر خواهرش هم تازه ازدواج کرده بود! این ها را همه از فحش و دشنام دایی جان (مامای) عروس خانم متوجه شدم! دایی جان با آن کت و شلوار شک و کلای قره قول قیمت بهای که به سرداشت – که قیمت تمام کفش ، کلا ، کت و شلوار مرا میارزید- چنان دشنام های زشت و سکسی، به خواهر زاده تازه عروسش نثار میکرد که بنده از خیر میانجیگری گذشتم، از ترس تبدیل شده بودم به تماشاچی مجبور؛ ترسم از آن بود که در میان گیر و دار حاجی صاحب مرا نقل و نبات دشنام نثار نکند! و اتفاقاً چند لحظه بعد مجبور شدم که میانجی شوم! چون پسر جوان میزبان من که میانجی بود مورد سبّ و دشنام حاجی قرار گرفته بود و او هم به صف طرفداران عروس خانم پیوسته بود!! لذا پا پیش گذاشتم که صحنه آتش جنگ گسترش نیابد ... خلاصه ناسزاهای نارواهای آن حاجی مرا به عمق فرهنگ بد زبانی افغانها آگاه ساخت. آری! این که کردار بد، بدتر است یا گفتار بد؟ نمیتوان به سهولت جواب داد، زیرا هردو در وصف بد بودن تمایز زیاد مشهودی از هم ندارند. منتها بزرگ تفاوت این دو در این است که گفتار بد را هر ناتوان قادر است؛ چه بسا سخن ناروا از یک ضعیف، شور شر افگند تر از هیاهوی یک شریر زورگو و قدرت مند باشد. لذا که دین مبین اسلام با سب و دشنام، دادن القاب ناروا، غیبت و تهمت ... شدیداً به مخالفت برخواسته و خداوند قادر متعال به ناهنجاری های لسانی عذاب های سخت و درک ناک را قرار داده است. زیرا بسیاری از گناهان لسانی که در نزد انسانها کوچک شمرده میشوند، چون سهل الارتکاب است. به همین جهت خیلی از انسانهای ضعیف میتواند زمینه ای گناهان بس بزرگ را فراهم کرده، قتل و کشتار و هتک حرمت نوامس ... به وجود بیاورند. یکی از آن گناهان سهل الارتکاب که پیش قراول اختلافات و جنگ و دعواهای بسیار محسوب می شود، سب و دشنام است که امام کاظم علیه السلام مفرماید: مَا تَسَابَّ اثْنَانِ إِلَّا انْحَطَّ الْأَعْلَى إِلَى مَرْتَبَةِ الْأَسْفَل «1» هیچ گاه دو تن به هم دشنام ندادند جز آن که بالاتر به مرتبه فروتر سقوط کرد. لذا آن روز به درستی متوجه شدم که سبّ و دشنام چگونه و به شیوه وحشت ناکی شخصیت انسان را خورد میکند. چون حاجی ریش سفید هیکلی ... شده بود اسباب تماشای در و همسایه ها !! در دشنام های طرفینی، این که کدام طرف مقصرتر و بد تر است؟ قضاوت را میگذاریم به موسی بن جعفر علیه السلام که میفرماید: آن که به دشنام آغاز کرده است ظالمتر است، و گناه خود و گناه کسی که به او دشنام داده و او هم پس به او دشنام داده، به گردن اوست که به ناسزاگویی یازیده است. تا زمانى که از مظلوم عذرخواهى نکرده است. « الْبَادِئُ مِنْهُمَا أَظْلَمُ وَ وِزْرُهُ وَ وِزْرُ صَاحِبِهِ عَلَیْهِ مَا لَمْ یَعْتَذِرْ إِلَى الْمَظْلُوم»«2» امام باقر (ع) فرمود: مردى از قبیله بنى تمیم خدمت پیامبر (ص) آمد و عرض کرد: به من نصیحتى بفرما. از جمله نصایح آن حضرت این بود، که به مردم ناسزا نگویید زیرا دشنام باعث دشمنى آنان نسبت به شما مىشود. « لَا تَسُبُّوا النَّاسَ فَتَکْسِبُوا الْعَدَاوَةَ لَهُم »«3» امام باقر (ع) فرمود: که پیغمبر (ص) فرموده است: ناسزا گفتن به مؤمن گناه است، جنگ با او کفر و خوردن گوشتش بوسیله غیبت کردن معصیت مىباشد و مال او مانند خونش محترم است. « ٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص سِبَابُ الْمُؤْمِنِ فُسُوقٌ وَ قِتَالُهُ کُفْرٌ وَ أَکْلُ لَحْمِهِ مَعْصِیَةٌ وَ حُرْمَةُ مَالِهِ کَحُرْمَةِ دَمِه »«4» --------------------------------- «1» الدرة الباهرة من الأصداف الطاهرة ، ص : 33 من کلام الإمام موسى الکاظم علیه السلام «2» تفصیل وسائل الشیعة إلى تحصیل مسائل الشریعة، ج12، ص: 297 «3» همان «4» همان [ چهارشنبه 90/4/8 ] [ 1:30 صبح ] [ 1000Hasani ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |