سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام مهاجر
لینک های مفید
  • صفحه اصلی
  • ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

    چهار نکته از چهار کتاب

    پیامبری نه شاهی!

    عمربن خطّاب به نزد پیامبر (ص) آمد، و او را بر حصیری خوابیده دید. و نقش حصیر بر بدننش مانده. عمر در آن باره با پیامبر گفت. و او (ص) گفت: آهسته تر! این، پادشاهی نیست! پیامبری است.

    در حدیث حتماً لفظ "ملک" استفاده شده است چونکه شاهی درست است، نه پادشاهی. زیرا "پاد" یعنی "ضد" و پیامبری در حقیقت نوعی ضدیت با شاهی دارد ولی در ترجمه شاه و پاد شا را یکی می گیرند. پادشاهی یعنی ضد شاه، سلسله های حکومتی هریک ضد قبلی بوده اند لذا برای سلسله بعدی مثل نادر شاه که چون ضد صفویه بود پادشاه بود و تا حکومتش بر قرار بود شاه بود.

    دستگاه پیامبری چون خوی و خصلت شاهانه نداشت یک نوع پادشاهی است.

    از پیامبر اکرم (ص) نقل شده "ان اشنع الکلام عندی الملک الملوک" بدترین کلام نزد من شاهنشاهی است؛ چون این واژه برازنده خداوند متعال است نه حاکمان زمینی.

     منبع: بر گرفته شده از کتاب، اندرز نامه؛ نصرت الله جمالی

    ناشر: انتشارات مبارک

    ---------------------------------------------------------------------------------------------------

    مقصر یابی

    بعضی از جدال ها در باره موضوعی برای کشف عیب و اشکال می باشد تا بدانیم نقص کار از کجا و چه کسی مقصر است؛ به عبارت بهتر در یابیم، چه کسی نسبت به وظیفه ای که داشته، کوتاهی نموده است؟

    در جنگ احد، پس از این که شکست بر مسلمانان پدید آمد، سرو صدا بلند شد، منافقان هم درور گرفتند که اگر این ها حق بودند، شکست نمی خوردند؛ عده ای نیز انتظار داشتند که چون اسلام آورده اند، خداوند در همه حال به آنان کمک کند و در حقیقت گناه را به گردن خداوند متعال می انداختند و نماینده ی خدا، پیامبر اکرم (ص) مورد هجمه ی تبلیغاتی مخالفان و معاندان قرار گرفت.

    خداوند بر این برخورد غیر منطقی، پاسخ می دهد: از هم گسختگی و فشل، درگیری و نزاع شما با یکدگر، عامل شکستتان در این نبرد می باشد: لقد صدقکم الله وعده اذ تحسنوّنهم باذنه حتّی اذا فشلتم و تنازعتم فی الامر و عصیتم من بعد ما أرایاکم ما تحبّون ... یعنی خداوند وعده ای خود را به شما (در باره پیروزی بر دشمن در احد) تحقق بخشید! در آن هنگام (آغاز جنگ) که دشمنان را با اجازه ی او در نبرد در مانده می کردید (یا به قتل) می رساندید. تا این که سست شدید و (در عدم اطاعت از پیامبر برای جمع کردن غنیمت و ماندن در جایگاه حساس عقبه ی احد)، باهم به نزاع پرداختید؛ و بعد از آن که آن چه دوست داشتید، به شما نشان داد، نافرمانی کردید ...

    این آیه با کنایه، خودِ مسلمانان را مقصر میداند که بر اثر نافرمانی خداوند متعال، آن چه را که نمی خواستند، بر سرشان آمد و در آیه ی دیگر با صراحت لهجه، مصیبت های وارده بر آنان را از خودشان می شمرد: " أولمّا أصابکم مصیبة قد أصبتم مثلیها قلتم أنّی هذا قل هو من عند أنفسکم إنّ الله علی کلّ شیء قدیر" آیا هنگامی که مصیبتی ( در جنگ احد) به شما رسید، - در حالی که دو برابر آن در جنگ بدر بر دشمن وارد ساخته بود،- گفتید: "این مصیبت از کجاست؟" بگو: " آن از خود شماست" خداوند بر هر چیزی قادر است ( و می توانست بدون جنگ پیروزی را نصیب پیامبر نماید. (آلعمران/ 165 )

    منبع: بر گرفته شده از کتاب، گفتمان در قرآن؛ ص: 94- 96؛  نصرت الله جمالی

    ناشر: انتشارت مبارک

     

    تقصیر و کوتاهی کردن در مسئولیتی؛ یعنی نقص، عیب که مساوی با بی مدیریتی و کمکاری است. برای آن که چنین عیب بر او وارد نشود، تلاش می کند، تقصر را به گردن کسی دیگر انداخته و غیر از خودش را مقصر معرفی کرده و شکست و عیب و نقص را به گردن آن عوامل برونی بگذارد؛ که به این عمل در روان شناسی "فرا افگنی" اطلاق می شود.

    بداهتاً آنچه از عمل فوق بدست می آید، آن است که عیب و نقص کار رفع نمی شود، شکست و صدمات بارها تکرار و چه نقطه بحرانی و غیر قابل جبران میرسد. "فراافگنی" یعنی راننده که راه گم کرده است، در مسیر خلاف مقصد به سرعت بیشتر براند تا راه را پیدا کند و به مقصد برسد! که نه تنها به هدف نمیرسید که از او دورتر و دورتر می شود.

    --------------------------------------------------------------------------------------

    روش های پسندیده ی مناظره

    جناب حجة الاسلام و المسلمین حاج آقی نصرت الله جمالی، در کتاب "روش گفتما یا مناظره"؛ در گام اول "مناظره" را لغت یابی نموده و سپس از آن تعریف ارائه نموده است که در خور اهمیت می باشد. ولی با اهمیت تر از آن توجه مؤلف به این نکته است که می نوسد:

    "به نظر می رسد نکته ای را که در توضیح مناظره فراموش کرده اند. "مشارکت" دو نفر یا دو گروه در باره ی چیزی است که می خواهند برای شان روشن شود... تا حقیقت آن آشکار شود به عبارت دیگر باهم و همراه هم، نکات پنها و نا روشن موضوعی را کشف می کنند و آن وقت که مطلب برایش مشخص می شود می پذیرد. بنابر این "مناظره" علاوه بر معنای مشارکت و بحث و گفت و گو باهم، معنای دیگری در نفس خودش دارد، این است که در نهایت، دو طرف بحث، از لحاظ فکری و عقدتی در موضوع مورد بحث، باید به یک نتیجه مشترک برسند.

    ابزار مناظره

    مؤلف محترم، بعد از تعریف و هدف "مناظره" ابزار یک مناظره مفید و هدف مند را بر می شمارد:

    الف: علم؛

    ب: حلم؛

    ج: مهارت.

    هدف مناظره

    هدف عالی در مناظره "شبه سازی" است. در مناظره هریک گمان می کنند که مسیر حق را می پیمایند و در صدد بر می آیند تا طرف مقابل را همانند خود نمایند؛ لذا قدم به قدم و اندیشه های او را از ذهنش پاک می کند و جایگزین آن را برایش مطرح می نمایند، تا عقایید او را تغییر داده و هم عقیده ی خود کند.

    روش های پسندیده ی مناظره

    در بیان "روش های پسندیده مناظره" نکات ذیل را فهرست می نماید:

    1- شناخت فکر و روحیه

    2- گفتار ناصحانه

    پیامبران از در "ستیزه جویی و خصومت" با مردم وارد گفت و گو نمی شدند بلکه به طور "دلسوزانه" جهت هدایت مردم، به آنچه صلاح آنان در آن وجود داشت، سخن می گفتند. قرآن این روش پیامبران را، با واژهی "نُصح" مطرح کرده است. لذا مناظره گر باید از آن به عنوان یک أسوه ای پایدار و همیشگی استفاده کند... .ص:27 همان کتاب

    3- حق پذیری

    4- ادب در گفتار

    5- حد سخن

    6- عدم شتاب در گفتار

    7- مجال گفتار

    8- چهره بشاش

    9- احترام

    10- پرهیز از خود نمایی

    11- خشم و غضب نداشتن

    12- عدم تنفر و کینه

    13- عدم تبکیت

    14- عدم استفاده از واژه های نامأنوس

    15، 16، ...

    17- چراغ برای تاریکی نگهدار

     

    منبع: کتاب؛ روش گفتمان یا مناظره؛  نصرت الله جمالی

    ناشر: انتشار ات مهدیه


    [ یکشنبه 89/11/24 ] [ 3:0 عصر ] [ 1000Hasani ] [ نظرات () ]
    .: Weblog Themes By WeblogSkin :.
    درباره وبلاگ

    دوستان! چند سالی در کشور خودم به نام افغانستان آواره تر از دیار دگرانم، حال این معنی را بر خویش دارم می­ قبولانم که برای مردم ما هجرت، سفر دور درازی است که انتهای آن محکمه عدل الهی است. لذا هروقت دلم از نا مردمی ها و نامردی های اطرافیان و سران بی سر و حاکمان متعصب سود جویِ کشورم ... می گیرد سراغ « سلام مهاجر » رفته دل نوشته های که قطرات دریای دل گرفتگی های هجران همیشه خانه بدوشی هست را باشما در میان می گذارم . باری عزیزان؛
    این جهان همچون درخت است‏ اى کرام
    ما بر او چون میوه‏ هاى نیم خام سـخـتـگـیرى و تـعـصـب خـامى است
    تا جنینى کار خون آشامى است
    موضوعات وب
    آرشیو مطالب
    امکانات وب


    بازدید امروز: 39
    بازدید دیروز: 227
    کل بازدیدها: 550394
    تماس با ما