سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام مهاجر
لینک های مفید
  • صفحه اصلی
  • ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

    جشنی در کوچه های نامهربان

    آوارگی     

    بیچارگی با عشق همبازیست بی بی    

    بیچاره تر از ما، در این جا کیست بی بی؟
    عاشق شدن پروانگی در باغ مرگ است     آوارگی مرگ است ورنه چیست بی بی؟
    ما را همانند اناری پوست کندند               زیباست اینها هیچ هم بد نیست بی بی
    امشب بیا و کوچه ها را مهربان کن           جای محبّت باز هم خالیست بی بی
    من مثل تو بی خانه ام در این دل دشت       بی خانمان هرگز نباید زیست بی بی

     (سلمانعلی زکی- مهاجر افغانی)

    با بچه ها گفتم : ما باید خود مان را با یک آرم معرفی کنیم؛ آن آرم ما هم « صلوات بر محمد و آل محمد بود، که برای اولین بار بود که بحمد الله[در صدا و سیمای افغانستان] مرسوم شد». در ادامه قرائت ایشان جلسه را به اوج خلسه معنوی برده بود! با هر نفس ایشان می گرفت، صدای «الله» «الله» و «احسن بارک الله» به صورت دسته جمعی که بلند می شد روح آدمی را زنده می کرد

    ***

    امروز اول ذیقعده، بنا بر روایتبی، میلاد فاطمه معصومه (س) دختر هفتمین امام شعیان، امام موسی کاظم(ع) می باشد.

    به همین مناسبت جمع از مهاجرین مظلوم شعیان هزاره افغانستان در یکی از محلات فقیر نشین شهر قم ایران در منزل از هم کشان شان دور هم جمع شده مراسیم جشنی را به پا دشتند.

    مراسم فوق با قرائت قرآن یکی از شاگردان کلاس قرائت «مجمع علمی فرهنگی امید فردا» آغاز گردید و با برنامه های زیر به پایان رسید :

    1.       قرائت مقاله ای روان ساده در موضوع زندگانی بی بی معصومه (س) بوسیله خانم نونهال کوثر رجایی؛

    2.       مقاله دیگری با عنوان فضائل فاطمه معصومه (س) بوسیله یکی از جوانان کلاس قرائت قرآن «مجمع علمی فرهنگی امید فردا» بنام محمد مفید، به خانش گرفته شد

    3.     یکی از قسمتهای جزاب و شنیدنی و دیدنی حضور محترم جناب اسحاق احدی بود. هنگام که ایشان بصورت چهارقد روی صندلی پشت بلند گو قرار گرفت و خودش را بر خلاف عرف معروف جلسه معرفی نمودند. همین که معلوم شد؛ ایشان اهل افشار سیلوی کابل می باشد، تمام گردن ها به سمت ایشان کشیده و چشم ها پروانه ای شمع وجود او شدند؛ زیرا «افشار سیلوی کابل»، عجین خون و شهادت و تمام مظلومیت خطه غرب غروب شعیان کابل می باشد ... وقت ایشان خودش را از «افشار سیلوی کابل» معرفی نمود، گویا ایشان قطع از مزار شهدای افشار کابل است که آمده این جا، همه از او انتظار عطر بوی شهدای مظلوم «افشار» را داشتند ... . خاطرات حضور ایشان در مراسم ها و مسابقات مشترک بین اهل سنت و تشیع در افغانستان واقعاً جالب و شنیدنی بود. از جمله این خاطره ایشان :

    مراسم بزرگ بود! وزیر فرهنگ و اطلاعا افغانستان و خیلی از مسئولین بلند پایه دیگر افغانستان و علماء و بزرگان اهل سنت  حضور داشتند. برنامه هم بصورت زنده و مستقیم پخش می شد... من هم که قیافه ام نشان نمی داد که شیعه هستم یاسنی! از طرفی هم اگر خودم را طبق عرف که در آنجا هر کسی خودش را با اسم و رسم و مذهب معرفی می کردم که جای نداشت ... با بچه ها گفتم : ما باید خود مان را با یک آرم معرفی کنیم؛ آن آرم ما هم « صلوات بر محمد و آل محمد بود، که برای اولین بار بود که بحمد الله[در صدا و سیمای افغانستان] مرسوم شد». در ادامه قرائت ایشان جلسه را به اوج خلسه معنوی برده بود! با هر نفس ایشان می گرفت، صدای «الله» «الله» و «احسن بارک الله» به صورت دسته جمعی که بلند می شد روح آدمی را زنده می کرد ...

    4.     در ادامه قاری جوان و حافظ کل قرآن کریم جناب آقای عباسی، استاد قرائت کلاس «مجمع علمی فرهنگی امید فردا» برنامه را با انتخاب آیات بوسیله حضار از حفظ با صوت زیبای مجلسی قرائت نموده تکمیل می نمودند و در ضمن ایشان در خواستهای آیات موضوعی مستمعین را قرائت نموده و ترجمه می نمود، که این قسمت هم از برنامه های قابل توجه حضار بود؛

    5.     در اخیر جناب حجة الاسلام و المسلمین جناب آقا جعفری که تازه از افغانستان تشریف آورده بودند با بیان اوضاع افغانستان مستمعین مستفید شدند. در ضمن یکی از بخش های جالب قابل توجه برندگان نوجوان مسابقه « آموزش احکام و عقایید» بود که قبلا توسط «مجمع علمی فرهنگی امید فردا» برگزار شده بود، بود.


    [ شنبه 87/8/11 ] [ 2:57 عصر ] [ 1000Hasani ] [ نظرات () ]
    .: Weblog Themes By WeblogSkin :.
    درباره وبلاگ

    دوستان! چند سالی در کشور خودم به نام افغانستان آواره تر از دیار دگرانم، حال این معنی را بر خویش دارم می­ قبولانم که برای مردم ما هجرت، سفر دور درازی است که انتهای آن محکمه عدل الهی است. لذا هروقت دلم از نا مردمی ها و نامردی های اطرافیان و سران بی سر و حاکمان متعصب سود جویِ کشورم ... می گیرد سراغ « سلام مهاجر » رفته دل نوشته های که قطرات دریای دل گرفتگی های هجران همیشه خانه بدوشی هست را باشما در میان می گذارم . باری عزیزان؛
    این جهان همچون درخت است‏ اى کرام
    ما بر او چون میوه‏ هاى نیم خام سـخـتـگـیرى و تـعـصـب خـامى است
    تا جنینى کار خون آشامى است
    موضوعات وب
    آرشیو مطالب
    امکانات وب


    بازدید امروز: 62
    بازدید دیروز: 125
    کل بازدیدها: 549971
    تماس با ما